کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناحبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
مناهبت
لغتنامه دهخدا
مناهبت . [ م ُ هََ / هَِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) مناهبة. غارت کردن . غارت : همیشه پادشاهان در طلب ملک بر مجرای این عادت رفته اند... و از یکدیگر به مغالبت و مناهبت فراگرفته .(مرزبان نامه چ قزوینی ص 182). رجوع به مناهبة شود.
-
مناهبة
لغتنامه دهخدا
مناهبة. [ م ُ هََ ب َ ] (ع مص ) با کسی غارت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). غارت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مناهبت شود. || ننگ و نبرد کردن در تک . (تاج المصادر بیهقی ). به برابری دویدن دو اسب و جز آن . (من...
-
مناحبة
لغتنامه دهخدا
مناحبة. [ م ُ ح َ ب َ ] (ع مص ) با هم پیش حاکم شدن . || بر همدیگر نازیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گرو بستن به تاختن و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گرو بستن به تاختن اسب و جز آن . (ناظم الاطباء) (از اقرب ا...