کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممو
لغتنامه دهخدا
ممو. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش زرقان شهرستان شیراز با 137 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
ممو
لغتنامه دهخدا
ممو. [ م ُ م ُوو ](ع اِ) پارچه ٔ پشمی نازک . ممی . (از دزی ج 2 ص 616).
-
واژههای مشابه
-
شیخ ممو
لغتنامه دهخدا
شیخ ممو. [ ش َ م َ ] (اِخ ) تیره ای از ایل بویراحمدی کوه گیلویه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 88). رجوع به بویراحمدی شود.
-
قلعه ممو
لغتنامه دهخدا
قلعه ممو. [ ق َ ع َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کسبایربخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 25هزارگزی شمال باختری بجنورد و یکهزارگزی خاور مالرو بجنورد به شقان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 353 تن است . آب آن از چشمه و...
-
حسین آباد ممو
لغتنامه دهخدا
حسین آباد ممو. [ ح ُ س ِ دِ م َ ] (اِخ ) در پنج فرسخی میانه ٔ شمال و مغرب شهر فساست .
-
علی آباد ممو
لغتنامه دهخدا
علی آباد ممو. [ ع َ دِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بلوک فسا واقع در شش فرسخی پیشتر شمالی شهر فسا. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 238، بلوکات فارس ، بلوک فسا).
-
جستوجو در متن
-
ممی
لغتنامه دهخدا
ممی . [ م ِ می ی ] (ع اِ) پارچه ٔ پشمی نازک . ممو. (از دزی ج 2 ص 616).