کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممهو
لغتنامه دهخدا
ممهو. [ م َ هَُ وو ] (ع ص ) شیر تنک و رقیق . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
ممحو
لغتنامه دهخدا
ممحو. [ م َ ح ُوو ] (ع ص ) نقش و نبشته ٔ پاک کرده شده و جز آن . ممحی . (از منتهی الارب ). پاک کرده شده مثل نبشته و نقش و جز آن . (آنندراج ). نبشته و یا نقش پاک کرده شده . (ناظم الاطباء).