کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مماناة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مماناة
لغتنامه دهخدا
مماناة. [ م ُ ] (ع مص ) پاداش دادن و لازم گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مجازات دادن و لازم گرفتن . (از اقرب الموارد). || زمان دادن و دراز کشیدن وانتظار کشیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درنگ داشتن و انتظار کشیدن کسی را. مط...
-
واژههای همآوا
-
ممانعت
لغتنامه دهخدا
ممانعت . [ م ُ ن َ / ن ِ ع َ ] (از ع ، اِمص ) بازداشتگی و منع و نهی و تعرض و مزاحمت و اعتراض و دفع.(ناظم الاطباء). بازداشتن کسی از چیزی . جلوگیری . بازداشت . منع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : محسن بن طاق که امیر غز بود راه او بگرفت و به ممانعت او بر...
-
ممانعة
لغتنامه دهخدا
ممانعة. [ م ُ ن َ ع َ ] (ع مص ) بازداشتن از یکدیگر و کسی را از چیزی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کسی را از چیزی بازداشتن . (مصادر زوزنی ). کسی را از چیزی واداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بازداشتن و منع کردن . (غیاث اللغات ). || در اصطلاح ، عبار...
-
جستوجو در متن
-
ممانی
لغتنامه دهخدا
ممانی . [ م ُ ] (ع ص ) زن جلب و دیوث . (ناظم الاطباء). رجوع به مماناة شود.
-
دراز کشیدن
لغتنامه دهخدا
دراز کشیدن . [ دِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) ممتد کردن بسمت بالا. یا ممتد کردن بطور افقی . دراز کردن . اًطالة. تَطویل . مَت ّ . مَتن . مَتی ̍ . مَغط. مُماناة: اتلئباب ؛ دراز کشیدن راه . اِسحنطار؛ دراز کشیدن و ناویدن و پهنا گشتن و طویل گردیدن . تطرید؛ ...
-
لازم
لغتنامه دهخدا
لازم . [ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از لزوم . واجب . (زمخشری ). فی الاستعمال به معنی الواجب . (تعریفات ). ناگزیر. دربایست . بایا. بایسته . ضرور. کردنی . فریضه . این کلمه با افعال آمدن ، بودن ، داشتن ، شدن ، شمردن ، کردن ، گردانیدن ، گردیدن و گرفتن صرف شود...