کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملکشاه ثانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملکشاه ثانی
لغتنامه دهخدا
ملکشاه ثانی . [ م َ ل ِ هَِ ] (اِخ ) ابن برکیارق بن ملکشاه بن الب ارسلان سلجوقی . وی پس از مرگ پدر به سال 498 هَ . ق . به یاری دو غلام خود ایاز و صدقه به سلطنت رسید، اما در همان سال از سپاه عم خود محمدبن ملکشاه بن الب ارسلان شکست خورد و محبوس گردید. ...
-
ملکشاه ثانی
لغتنامه دهخدا
ملکشاه ثانی . [ م َ ل ِ هَِ ] (اِخ ) قطب الدین . ششمین از سلاطین سلاجقه ٔ آسیای صغیر (584 - 588 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 137). و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 539 شود.
-
واژههای مشابه
-
سلطان ملکشاه
لغتنامه دهخدا
سلطان ملکشاه . [س ُ م َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به ملکشاه و سلجوقیان شود.
-
صومعه ٔ ملکشاه
لغتنامه دهخدا
صومعه ٔ ملکشاه . [ ص َم َ ع َ ی ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هریس بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 13 هزارگزی جنوب باختری سراب و 13 هزارگزی شوسه ٔ سراب به تبریز. این ده درجلگه واقع و هوای آن معتدل است . 144 تن سکنه دارد. آب آن از چاه . محصول ...
-
صاین ملکشاه
لغتنامه دهخدا
صاین ملکشاه . [ ی ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به صائن ملکشاه شود.
-
رصد ملکشاه
لغتنامه دهخدا
رصد ملکشاه . [ رَ ص َ دِ م َ ل ِ ] (اِخ ) رصدخانه ای که به امر ملکشاه سلجوقی ساخته بوده اند. در ذیل ص 98 تتمه ٔ صوان در ضمن بحث از حکیم میمون بن نجیب واسطی آمده : وی از اعیان منجمین عهد ملکشاه بود که از سنه ٔ 467 هَ . ق . در رصد ملکشاه با منجمان دیگر...
-
صائن ملکشاه
لغتنامه دهخدا
صائن ملکشاه . [ ءِ م َ ل ِ ] (اِخ ) پادشاه بخارا. در جهانگشای جوینی نام وی آمده است و مؤلف کتاب در ذکر احوال کورکوز گوید: ادکو تیموربا قومی از نمامان و غمازان برفتند به اتفاق به بخارا رسیدند، ملک بخارا صاین ملکشاه ایشان تمامت را ضیافت کرد در خانه ٔ ...
-
ملکشاه اول
لغتنامه دهخدا
ملکشاه اول . [ م َ ل ِ هَِاَوْ وَ ] (اِخ ) سومین از سلاطین سلاجقه ٔ آسیای صغیر (500 - 510 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 137).
-
معین الدین ملکشاه
لغتنامه دهخدا
معین الدین ملکشاه . [ م ُ نُدْ دی ن ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) پنجمین از سلاجقه ٔ عراق و کردستان از 547 تا 548 هَ . ق . (از طبقات سلاطین اسلام ص 137).
-
جستوجو در متن
-
احمدخان
لغتنامه دهخدا
احمدخان . [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن خضرخان یا احمدخان ثانی ، پنجمین از امرای ایلک خانیه ٔ ترکستان غربی صاحب سمرقند. وی را بسال 488 هَ . ق . بزندقه متهم کردند و بخبه بکشتند و پسرعم او را بسلطنت برگزیدند. (یافعی ). وی از حدود سنه ٔ 472 تا 488 حکومت کرد. در...
-
آل سلجوق
لغتنامه دهخدا
آل سلجوق . [ ل ِ س َ] (اِخ ) در دوره ٔ ضعف و انحطاط عباسیان ، سلسله ای ازترکمانان بر ممالک اسلامی تسلط یافتند و آن را تحت حکومت درآوردند. سلاجقه به ایران و الجزیره و شام و آسیای صغیر هجوم برده و سلسله هائی را که در این نواحی فرمانروائی داشتند برانداخ...
-
اثیرالدین
لغتنامه دهخدا
اثیرالدین . [ اَ رُدْ دی ] (اِخ ) فتوحی مروزی ملقب به شرف الحکماء. عوفی در لباب الالباب ج 2 ص 148 گوید: او از معاریف و مشاهیر مرو بود... نظم بانظام او در غایت ذوق و جزالت و نهایت رقت و سلاست بود. و در مجمعالفصحاء ج 1 ص 372 آمده است : او معاصر سلطان س...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ضیاءالملک بن خواجه نظام الملک وزیر محمدبن ملکشاه . خوندمیر در دستورالوزراء (ص 185) آرد که : او در زمان سلطان محمد رایت وزرات برافراخت و مدت چندسال از روی استقلال بلوازم آن امر پرداخت . چون آفتاب اقبالش بسرحد زوال رسید بسببی از ...