کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملقا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملقا
لغتنامه دهخدا
ملقا. [ م ُ ] (اِخ ) (جزایر...) ملوک . رجوع به ملوک (اِخ ) شود.
-
جستوجو در متن
-
ارخبیل
لغتنامه دهخدا
ارخبیل . [ اَ خ َ ] (اِخ ) (مقلوب ارخی بِل ، کلمه ٔ یونانی بمعنی گنگبار یعنی مجمعالجزائر) اسم قطعه ایست از دریا مشتمل بر جزایر مخصوصه و آن دو قسم است : ارخبیل رومی و هندی . نخستین ، فرعی است از بحر متوسط که بمسافت 400 میل بسوی شمال امتداد یابد و معدل...
-
حبیش
لغتنامه دهخدا
حبیش .[ ح ُ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن . مکنی به ابوقلابه . بعضی نام او را حبیش بن منقذ گفته اند. او یکی از روات زکی و زیرک بود و میان او و اصمعی از راه مذهب دشمنانگی بود. چه اصمعی سنی و ابوقلابه شیعی رافضی بود، چنانکه آن گاه که خبر مرگ اصمعی بشنید ش...