کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملسوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملسوع
لغتنامه دهخدا
ملسوع . [ م َ ] (ع ص ) گزیده ٔ مار و عقرب . (منتهی الارب )(آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گزیده شده . ملدوغ . لدیغ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
ملدوغ
لغتنامه دهخدا
ملدوغ . [ م َ ] (ع ص ) مارگزیده و نیش خورده ٔ عقرب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مارگزیده و کژدم گزیده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). که گزیده شده باشد. لدیغ. ملسوع . سلیم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اصبع ملدوغ بر در دفع شردر تعدی و هلاک تن ن...
-
رتیلا
لغتنامه دهخدا
رتیلا. [ رُ ت َ / ت ِ ] (از ع ، اِ) رتیل . رتیلاء. لغتی است در رتیلاء. (منتهی الارب ). جانورکی زهردار که بفارسی دلمه گویند. (از ناظم الاطباء). حیوانیست مانندعنکبوت اما شکم وی بزرگ بود و رنگ او زرد بود و در نواحی یزد بسیار بود، و او را خایه گیر خوانند...
-
حداءة
لغتنامه دهخدا
حداءة. [ ح ِ دَ اَ ] (ع اِ) ابن آصی . غلیواژ. (دهار). زغن . موش گیر. ابوالصلب . (المرصع). ابوالخطاف . گوشت ربا. پند. بند. بازک ترکی . جوزه ربا. موشخوار. خون . چنگدهی . گوشت آهنج . و گویند او شش ماه نر و شش ماه ماده باشد، و نیز گویند با ماده ، نر و با...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن عیذون بن هارون بن عیسی بن محمدبن سلمان مکنی به ابوعلی قالی . صاحب امالی . از ائمه ٔ لغت و اساتید نحاتست . در فن اعراب بر آیین بصریین میرفت . نیای بزرگ وی سلمان از موالی عبدالمل»بن مروان بود. در طبقات سیوطی از طبقات...