کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملاس
لغتنامه دهخدا
ملاس . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) تفاله و ثفل چغندر که قند آن را برای کارخانه ٔ قندسازی گرفته باشند. شیره ٔ سرخی که در آخر از چغندر قند ماند و آن را تکریر و تصفیه نکنند چه خرج آن بیش از دخل بود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شیره ای است غلیظ و غیر قابل مت...
-
واژههای همآوا
-
ملاث
لغتنامه دهخدا
ملاث . [ م َ ] (ع ص ) مرد بزرگ قدر شریف . مِلوَث . ج ، ملاوث . ملاوثة. ملاویث . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || (اِ) انه لنعم الملاث للضیفان ؛ همانا او پناهگاه خوبی برای میهمانان است . (از اقرب الموارد). || جایی که بدان دور زند...
-
ملاص
لغتنامه دهخدا
ملاص . [ ] (ص ) هرزه گو را گویند به زبان آذربایجان . (ملحقات لغت فرس اسدی چ اقبال ص 227).
-
ملاص
لغتنامه دهخدا
ملاص . [ م َل ْ لا] (ع ص ) ابن ملاص ؛ دشنامی است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتمی است مر تازیان را. (ناظم الاطباء).
-
ملاص
لغتنامه دهخدا
ملاص . [ م ِ] (ع اِ) سنگ درشت سپید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جاریة ذات شماص و ملاص ؛ دختر نرم اندام شوخ بی باکانه پیش آینده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
دبس
لغتنامه دهخدا
دبس . [ دِ ] (ع اِ) ملاس . شیره ٔ قند. شهد. (دزی ج 1 ص 423).
-
مالس
لغتنامه دهخدا
مالس . [ ل ُ ] (معرب ، ص ) به لغت یونانی سیاه است که نقیض سفید باشد. (برهان ) (آنندراج ). مأخوذ از یونانی ، سیاه و اسود. (ناظم الاطباء). یونانی «ملاس » (سیاه ). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). سیاه . مقابل سفید (در کتب طبی قدیم بکار رفته ). (فرهنگ فارسی مع...
-
مالیا
لغتنامه دهخدا
مالیا. (اِ) درختی است باریک و دراز که از چوب آن درخت نیزه و تیر سازند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نزد بعضی مُرّان است و بولس گوید درختی است در بلاد شام ... (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در تحفه ٔ حکیم مؤمن مرادف با «مران » ذکر شده که با توجه به دزی...
-
گینه ٔ انگلیس
لغتنامه دهخدا
گینه ٔانگلیس . [ ن ِ ی ِ اِ گ ِ ] (اِخ ) در شمال شرقی آمریکای جنوبی قرار گرفته و از مغرب به ونزوئلا و از مشرق به گینه ٔ جدید و از جنوب به برزیل محدود میباشد. پایتخت آن 83000 میل مربع و جمعیت آن طبق آمار 1958، 540هزار تن است . این سرزمین جزو مستعمرات ...
-
چغندر
لغتنامه دهخدا
چغندر. [ چ ُ غ ُ دَ / دُ ] (اِ) حویجی باشد که در آشها داخل کنند. (برهان ). معروف است و در آشها کنند. (انجمن آرا) (آنندراج ). سبزه ای است خوردنی مثل ترب که شلغم نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). بهندی ، کنگلو. (از شرفنامه ٔ منیری ). گیاهی که ریشه ٔ آن کل...