کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملاحدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملاحدة
لغتنامه دهخدا
ملاحدة. [ م َ ح ِ دَ ] (اِخ ) فرقه ای از کفار که دهریه نامیده می شوند. (از اقرب الموارد) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به ماده ٔ قبل و بعد شود.
-
ملاحدة
لغتنامه دهخدا
ملاحدة. [ م َ ح ِ دَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ملحد. (از اقرب الموارد). رجوع به ملحد و ماده ٔ بعد شود.
-
ملاحدة
لغتنامه دهخدا
ملاحدة. [ م ُ ح َ دَ ] (ع مص ) با همدیگر کج خواهی نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
ملاحده
لغتنامه دهخدا
ملاحده . [ م َ ح ِ دَ / دِ ] (اِخ ) پیروان حسن صباح . (ناظم الاطباء). باطنیه . اسماعیلیه . هفت امامیان . سبعیه . حشاشین . تعلیمیان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ملاحده زحمت می دادند و لشکرها بدان سمت نامزد شده بود. (لباب الالباب چ نفیسی ص 488). آمد...
-
ملاحده
لغتنامه دهخدا
ملاحده . [ م َ ح ِ دَ / دِ ] (ع ص ، اِ) ملاحدة. ج ِ ملحد و این در اصل ملاحد بود تاء یعنی هاء در آخر به جهت تأکید معنی جمع زیاده کرده چرا که گاهی در آخر صیغه ٔ جمع منتهی الجموع و غیره تاء به جهت تأکید جمع زائد می آرند چنانکه ملائک و ملائکه و صیاقل و...
-
جستوجو در متن
-
ارسلانگشای
لغتنامه دهخدا
ارسلانگشای . [ اَ س َ گ ُ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) نام یکی از قلاع ملاحده است . رجوع به حبط ج 1 ص 424 شود.
-
حسن سراج
لغتنامه دهخدا
حسن سراج . [ ح َ س َ ن ِ س َرْ را ] (اِخ ) از فدائیان ملاحده است و قاضی کرمان را بکشت . (حبیب السیر).
-
حسن گرگانی
لغتنامه دهخدا
حسن گرگانی . [ ح َ س َ ن ِ گ ُ] (اِخ ) از مقتولین ملاحده در 365 هَ . ق . میباشد.
-
هفت امامی
لغتنامه دهخدا
هفت امامی . [ هََ اِ ] (اِخ ) سبعیه . باطنیان . ملاحده . اسماعیلیه . (یادداشت مؤلف ). نامی است که به شیعیان اسماعیلی داده اند زیرا آنها از امام هشتم به بعد ائمه ٔ شیعه را قبول ندارند. رجوع به اسماعیلیه شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ](اِخ ) سلطان العلماء اسفراینی . او به سال 493 هَ . ق .ملاحده کشته شد. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 364 شود.
-
دمیک
لغتنامه دهخدا
دمیک . [ دَم ْ ی َ / دَ م َ ی َ ] (اِخ ) نام قریه ای در نزدیکی غزنین که شهاب الدین غوری به زخم یکی از ملاحده در آنجا کشته شد. (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ).
-
شهنشاه
لغتنامه دهخدا
شهنشاه . [ ش َ هََ ] (اِخ ) ابن علاءالدین محمد. امیر ملاحده ، برادر خورشاه . (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 477).
-
ابوعبید
لغتنامه دهخدا
ابوعبید. [ اَ ع ُ ب َ ] (اِخ ) مستوفی .به سال 492 هَ . ق . وی را رستم دماوندی که ظاهراً یکی از ملاحده است بکشت . رجوع به ص 364 حبط ج 1 شود.