کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقلب
لغتنامه دهخدا
مقلب . [ م ِ ل َ ] (ع اِ) آهن آماج . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آهنی که بدان برگردانند زمین را برای زراعت . (از اقرب الموارد).
-
مقلب
لغتنامه دهخدا
مقلب . [ م ُ ق َل ْ ل ِ ] (ع ص ) برگرداننده . (ناظم الاطباء). گرداننده .محول . دگرگون کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- مقلب القلوب ؛ برگرداننده ٔ دلها. و نامی از نامهای خدای تعالی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). خداوند عالم که دلها را برمی گردان...
-
مقلب
لغتنامه دهخدا
مقلب . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) یقه ٔ مقلب ؛ یقه ٔ برگشته . (فرهنگ لغات مشکل دیوان البسه ٔ نظام قاری ص 204) : چون کشد بر دوش بار یقه ٔ مقلب بگوجامه ای کز نازکی بار گریبان برنتافت . نظام قاری (دیوان البسه ص 52).یقه ٔ مقلب به گوش استاده است دگمه گو با جیب کم...
-
واژههای همآوا
-
مغلب
لغتنامه دهخدا
مغلب . [ م َ ل َ ] (ع مص ) چیره شدن . مغلبة. غلبة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مغلب
لغتنامه دهخدا
مغلب . [ م ُ غ َل ْ ل َ ] (اِخ ) بحرالمغلب ؛ بحرالهند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مغلب
لغتنامه دهخدا
مغلب . [ م ُ غ َل ْ ل َ ] (ع ص ) مغلوب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به کرات مغلوب شده . (از اقرب الموارد). || شاعر مجید که حکم چیرگی بر اقران ، وی را باشد. از لغات اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شاعری که حکم چیرگی بر اقران ، وی...
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد ابدی مقلب بشهاب الدین و مکنی به ابوالعباس او راست : شرح ایساغوجی ابهری .
-
نورالدین
لغتنامه دهخدا
نورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن محمد اشمونی ، مکنی به ابوالحسن و مقلب به نورالدین . رجوع به اشمونی و نیز رجوع به علی اشمونی شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اندلسی ، مقلب به شهاب الدین . او راست : رفعالحجاب عن تنبیه الکُتّاب که آن را به سال 745 هَ .ق . تألیف کرده است .
-
گرداننده
لغتنامه دهخدا
گرداننده . [ گ َ ن َن ْ دَ / دِ ](نف ) آنکه میگرداند. مقلب . محول . مدبر : بلی در طبع هر داننده ای هست که با گردنده گرداننده ای هست . نظامی .بی تکلف پیش هر داننده هست آنکه با گردنده گرداننده هست .مولوی .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد مقدسی شافعی ، مکنی به ابومحمود و مقلب بشهاب الدین . او راست : مثیرالغرام الی زیارة القدس و الشام . وفات وی به سال 765 هَ .ق . بود.
-
فاضل یمنی
لغتنامه دهخدا
فاضل یمنی . [ ض ِ ل ِ ی َ م َ ] (اِخ ) یحیی بن قاسم العلوی ، مقلب به عمادالدین و معروف به فاضل یمنی . مفسر دانشمندی از مردم یمن بود. از آثارش دو کتاب «تحفه الاشراف فی کشف غوامض الکشاف » و «درر الاصداف فی حل عقد الکشاف » معروف است . (از اعلام زرکلی ج ...
-
حسین فارسی
لغتنامه دهخدا
حسین فارسی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن زیدبن علی بن خدیجه ٔ فارسی مقلب به امام مظفر. او راست : «جامع ما فی القرآن من الاَّیات الناسخه و المنسوخه ». وی در 457 هَ . ق . 1065 م . درگذشته است . (معجم المؤلفین از بروکلمان ذیل اول ص 722).