کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقعب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقعب
لغتنامه دهخدا
مقعب . [ م ُ ق َع ْ ع َ / م ُ ق َع ْ ع ِ] (ع ص ) آنکه از بن حلق حرف می زند و کسی که از بن حلق سخن می گوید و در وقت حرف زدن دهن خود را مانند کاسه بازمی کند. (ناظم الاطباء). المقعب المقعر؛ آنکه از ته گلو حرف می زند و دهان خود را مانند کاسه باز می کند. ...
-
واژههای همآوا
-
مغاب
لغتنامه دهخدا
مغاب . [ م َ ] (ع مص ) ناپدید شدن . غیب . غیبت . غیاب . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فروشدن آفتاب . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به غیاب و غیب شود.