کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقدمتین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقدمتین
لغتنامه دهخدا
مقدمتین . [ م ُ ق َدْ دَ م َ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ مقدمه . رجوع به مقدمه شود. || (در اصطلاح منطق ) مقدمه ٔ صغری و مقدمه ٔ کبری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
خین کب
لغتنامه دهخدا
خین کب . [ ک ُ ] (علامت اختصاری ) در منطق رمز است برای : «اختلاف مقدمتین و کلیت کبری » در انتاج شکل دوم قیاسات . (یادداشت مؤلف ).
-
طرفین
لغتنامه دهخدا
طرفین . [ طَ رَ ف َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ طرف . دو طرف . دو کرانه . (فرهنگستان ).- کریم الطرفین ؛ نیک اصل از پدر و مادر. (مهذب الاسماء).|| دو طرف . دو حد. مقدمتین قیاس که مشترک بین آن دو نباشد.
-
اخس
لغتنامه دهخدا
اخس . [ اَ خ َس س ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از خسیس . زبون تر. فرومایه تر. خوارتر. (غیاث اللغات ). ارذل . خسیس تر : نتیجه تابع اخس ّ مقدمتین است . ندانستند [ کدخدایان غازی و اریارق ] که چون خداوندان ایشان برافتادند ارذل من النعل و اخس ّ من التراب باشند....
-
چهارشکل
لغتنامه دهخدا
چهارشکل . [ چ َ / چ ِ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) چهار صورت . || در اصطلاح منطق اشکال چهارگانه یا اشکال اربعه ٔ منطق . آن عبارت است از: شکل اول : حد وسط در صغری محمول و در کبری موضوع است و شرط انتاج آن «مغکب » یعنی باید صغری موجبه و کبری کلی باشد. شکل دوم...
-
قیاس استثنایی
لغتنامه دهخدا
قیاس استثنایی . [ س ِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) و آن عبارت است از قیاسی که نتیجه یا نقیض آن بعینه در مقدمتین مذکور باشد و بعبارت دیگر یکی از دو مقدمه نتیجه یا نقیض آن باشد چنانکه گویند «اگر این انسان باشد حیوان است » که از وضع م...
-
صغری
لغتنامه دهخدا
صغری .[ ص ُ را ] (ع ن تف ) تأنیث اصغر. (منتهی الارب ). زن کوچکتر و هر شی ٔ مؤنث که کوچک باشد. (غیاث اللغات ). خردتر. کوچک تر. صغیرتر : بر وجود خویش که عالمی صغری است اندیشه گماشت که این نقش که گماشت ؟ (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || (اِ) در اصطلاح اهل م...
-
مقدمه
لغتنامه دهخدا
مقدمه . [ م ُ ق َدْ دِ / دَ م َ / م ِ ] (از ع ، اِ) اول از هر چیزی و جزء پیشین و نخستین از هر چیزی . (ناظم الاطباء).- در مقدمه ؛ از پیش . پیشاپیش . جلوتر : و در مقدمه جماعتی را از رسولان به نزدیک سلطان فرستاد به تصمیم عزیمت خود به جانب او. (جهانگشای...
-
خداشناسی
لغتنامه دهخدا
خداشناسی . [ خ ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناخت خدا.معرفةاﷲ. (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تدین و دینداری . دانش خداشناسی : دانش خداشناسی در معنی حقیقی خود، شامل قسمتی از فلسفه است که از طرفی با توصیف جهان سر و کار دارد. البته نه من حیث هوهو، بلکه از جهت ...