کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقدماً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقدماً
لغتنامه دهخدا
مقدماً. [ م ُ ق َدْ دَ مَن ْ ] (ع ق ) اولاً و پیش از همه و سابقاً و قدیمانه و پیش از این . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
قدوم
لغتنامه دهخدا
قدوم . [ ق ُ ] (ع مص ) از سفر بازآمدن . (منتهی الارب ). گویند: قدم من سفره قدوماً و قدماناً و مقدماً؛ از سفر بازآمد. (منتهی الارب ) : که هیهات قدر تو نشناختم به شکر قدومت نپرداختم . سعدی .|| در پیش رفتن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل ).
-
کاجو
لغتنامه دهخدا
کاجو. (اِخ ) حاکم جانب غربی بغداد: و والوا کاجو الجانب الغربی و جعل الجانب الشرقی الی ابی الفتح تتج الحجری و اخیه ابی الفوارس سخرباس شرکة بینهما. (کتاب الاوراق صولی ص 82).... و فی هذاالشهر مات المعروف بزنجی الکاتب و کان مقدما فی الکتبة مذ ایام احمدبن...
-
طاهر
لغتنامه دهخدا
طاهر. [ هَِ ] (اِخ )ابن سعیدبن ابی سعید فضل اﷲبن ابی الخیر ، مکنی به ابوالقاسم . شیخ رباط بسطامی بوده است به بغداد و در همان شهر در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سنه ٔ 542 هَ . ق . وفات یافت و در قبرستانی که قبر جنید در آن واقع است مدفون شد. ترجمه ٔ ...
-
رودکی
لغتنامه دهخدا
رودکی . [ دَ ] (اِخ ) جعفربن محمدبن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی مکنی به ابوعبداﷲ از شعرای شیرین زبان فارسی است .وی بسال 329 هَ .ق . در رودک وفات یافت . (لباب الانساب ). آقای دکتر صفا در تاریخ ادبیات در ایران آرد: کنیه و نام و نسب رودکی در ...
-
اسم
لغتنامه دهخدا
اسم . [ اِ / اُ ] (ع اِ) اسم نزد بصریان معتل اللام مشتق از سمو بمعنی علو [ است ] بدلیل امثله ٔ اشتقاق او چون سمی یسمی تسمیة. و سمی در تصغیر و اسماء در جمع تکسیر که اسم از جهت تضمن اجلال وتشریف مناسبت با معنی سمو دارد و نام نهنده بتعین نام نیک اعلای م...