کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقايضة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مقایضة
لغتنامه دهخدا
مقایضة. [ م ُ ی َ ض َ ] (ع مص ) عوض دادن و مبادله کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). معاوضه . مبادله . قِیاض . (از اقرب الموارد). || معاوضه کردن متاع با یکدیگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از تعریفات جرجانی ). (اصطلاح فقه ...
-
جستوجو در متن
-
مغایرة
لغتنامه دهخدا
مغایرة. [ م ُ ی َ رَ ](ع مص ) بیع کردن به عوض . (المصادر زوزنی ). معاوضه کردن در خرید و فروخت و مبادله نمودن در آن . غیار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مقایضة. تاخت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || با کسی خلاف کردن ...
-
معاوضه
لغتنامه دهخدا
معاوضه . [ م ُ وَ ض َ / م ُ وِ ض ِ ] (از ع ، اِمص )معاوضت . مبادله و عوض دادگی و عوض کردگی . (ناظم الاطباء). چیزی را با چیز دیگر عوض کردن . تاخت زدن . پابپاکردن . چیزی گرفتن و در برابر چیزی دیگر دادن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاوضة...
-
بیع
لغتنامه دهخدا
بیع. [ ب َ ] (ع مص ) بیعة. مبیع.خریدن و فروختن (از اضداد). (از منتهی الارب ). پرداخت ثمن و دریافت مثمن یا بعکس (از اضدادست ). (از اقرب الموارد). خریدن و فروختن . (ترجمان القرآن ). خرید وفروخت . (مهذب الاسماء). بیع از لغات اضداد و بمعنی مبیع باشد و غا...