کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاولت
لغتنامه دهخدا
مقاولت . [ م ُ وَ / وِ ل َ ] (از ع ، اِمص ) مقاولة. گفت و شنود. گفتگو : چه آن جمع اهل مقاومت و کفو مقاولت او نبودند و همه به یک لطمه از موج بحر او متلاشی شدندی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 203). و رجوع به مقاولة شود.
-
واژههای همآوا
-
مغاولة
لغتنامه دهخدا
مغاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) با هم پیشی گرفتن و شتافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پیشی گرفتن در رفتن یا جز آن . (از اقرب الموارد). || کسی را هلاک کردن . (تاج المصادر بیهقی ).هلاک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
مقاولة
لغتنامه دهخدا
مقاولة. [ م َ وِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ مِقوَل . (ناظم الاطباء). ج ِ مِقول به معنی قَیل به لغت اهل یمن . (از اقرب الموارد). و رجوع به مقول شود.
-
مقاولة
لغتنامه دهخدا
مقاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) با کسی قول کردن . (المصادر زوزنی ). با کسی قول کردن و گفت و شنید کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مفاوضة. مجادلة. (اقرب الموارد). و رجوع به مقاوله و مقاولت شود.
-
جستوجو در متن
-
مقاولة
لغتنامه دهخدا
مقاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) با کسی قول کردن . (المصادر زوزنی ). با کسی قول کردن و گفت و شنید کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مفاوضة. مجادلة. (اقرب الموارد). و رجوع به مقاوله و مقاولت شود.
-
طغان
لغتنامه دهخدا
طغان . [ طُ ] (اِخ ) مؤلف ترجمه ٔ تاریخ یمینی آرد: طغان نامی والی بست بود، و دیگری بایتوزنام این ولایت بقهر از دست او بیرون کرد و طغان طاقت مقاومت او نداشت ، ناچار آن ناحیه بازگذاشت ، و در کنف اهتمام و حمایت ناصرالدین گریخت و از او مدد خواست تا ولای...