کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقانع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقانع
لغتنامه دهخدا
مقانع. [م َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ مِقنَع و مِقنَعة. (ناظم الاطباء). ج ِ مقنعة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مقنع و مقنعة شود. || ج ِ مَقنَع، گواه عدل و بسنده که بس است ذات او یا شهادت او یا حکم او. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به مَقنَع شو...
-
جستوجو در متن
-
مقنع
لغتنامه دهخدا
مقنع. [ م َ ن َ ] (ع ص ) شاهد مقنع؛ گواه عدل بسنده که بس است ذات او یا شهادت او یا حکم او. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شاهدی که عادل و بسنده باشد و به گواهی و یا حکم او قناعت کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).ج ، مقانع و گویند لی شهود مقانع. (اقر...
-
مقنعة
لغتنامه دهخدا
مقنعة. [ م ِ ن َ ع َ ] (ع اِ) بر سر افکندنی . مِقنَع. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). آنچه زنان سر خود را بدان پوشانند. (از اقرب الموارد). پوشاکی از پارچه ٔ اعلا که درازی آن به اندازه ٔ دو گز است و از پیش رو گشاده و باز است و زنان تازی آن را در خانه و ...
-
مقنع
لغتنامه دهخدا
مقنع. [ م ِ ن َ ] (ع اِ) بر سرافکندنی زنان . مقنعة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه زنان سر خود را بدان بپوشانند. (از اقرب الموارد). ج ، مقانع. (ناظم الاطباء). چارقد. لچک . روسری . سرپوش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بهرام نیم که طیر...