کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاطر
لغتنامه دهخدا
مقاطر. [ م َ طِ ] (ع اِ) ج ِ مقطر (ناظم الاطباء) و مِقطَرة. (اقرب الموارد). رجوع به مقطر و مقطرة شود.
-
مقاطر
لغتنامه دهخدا
مقاطر. [ م ُ طِ ] (ع ص ) چکاننده ٔ آب و مثل آن . (غیاث ).
-
جستوجو در متن
-
مقطر
لغتنامه دهخدا
مقطر. [ م ِ طَ ] (ع اِ) بوی سوز. مِقْطَرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مجمرة. ج ، مقاطر. (از اقرب الموارد).
-
مقطرة
لغتنامه دهخدا
مقطرة. [ م ِ طَ رَ ] (ع اِ) مِقْطَر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مقطر. ج ، مقاطر. (اقرب الموارد). بوی سوز. (ناظم الاطباء). و رجوع به مقطر شود. || کنده که بر پای بندی نهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنده ای که برپای نهند. (ناظم الاطباء). چوبی با شکافه...