کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقارنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقارنه
لغتنامه دهخدا
مقارنه . [ م ُ رَ / رِن َ / ن ِ ] (از ع ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، اتصال و پیوستگی و ارتباط. (ناظم الاطباء). مقارنة. || مصاحبت . همدمی . (از ناظم الاطباء). یاری . همراهی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل قبل شود. || جمع شدن دو کوکب در یک ب...
-
واژههای مشابه
-
مقارنة
لغتنامه دهخدا
مقارنة. [ م ُ رَ ن َ ] (ع مص ) با یکدیگر قرین شدن . قِران . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ).با همدیگر یار و رفیق شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).یار و رفیق و مصاحب شدن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به یکدیگر پیوستن . (یادداشت به خط مرح...
-
جستوجو در متن
-
مجاسده
لغتنامه دهخدا
مجاسده . [ م ُ س َ دَ ] (ع مص ) در اصطلاح احکام نجومی ، مقارنه ٔ قمر با رأس و ذنب و کید. قران سیارات با رأس و ذنب و کید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نزد منجمان مقارنه ٔ ستاره است با عقده ٔ قمر و گاه از مجاسده مطلقاً مقارنه را خواهند.(از کشاف اص...
-
بزهش
لغتنامه دهخدا
بزهش . [ ب ُ هَِ ] (اِمص ) بمعنی مقابله باشد که در برابر مقارنه است . (برهان ) (آنندراج ).
-
قران الکواکب
لغتنامه دهخدا
قران الکواکب . [ ق ِ نُل ْ ک َ ک ِ ] (ع اِ مرکب ) مقارنه ٔ ستارگان . (ناظم الاطباء). و رجوع به قران شود.
-
مرزیدن
لغتنامه دهخدا
مرزیدن . [ م ُ دَ ] (مص ) نزدیکی کردن . مقارنه یافتن . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به مُرز شود.
-
مرزیده
لغتنامه دهخدا
مرزیده . [ م ُ دَ / دِ ] (ن مف ) که با وی مقارنه و نزدیکی کرده باشند. مفعول . رجوع به مرزیدن و مُرز شود.
-
مقارنت
لغتنامه دهخدا
مقارنت . [ م ُ رَ / رِ ن َ ] (از ع ، اِمص ) مقارنة. رجوع به مقارنة و مقارنه شود. || واقع شدن دو سیاره است در یک درجه از منطقةالبروج : مر آفتاب را و ماه را بدین سبب که اثر هر دو اندر عالم بیشتر است از آثار دیگر کواکب مواصلتی و مقارنتی است که مر دیگر ک...
-
قران سعدین
لغتنامه دهخدا
قران سعدین . [ ق ِ ن ِ س َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقارنه ٔ دو ستاره ٔ سعد مانند مشتری و زهره در برجی . (ناظم الاطباء). رجوع به قران شود.
-
واحد بالعرض
لغتنامه دهخدا
واحد بالعرض . [ ح ِ دِ بِل ْ ع َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بدو امر که از جهت مقارنه با امری دیگر (شی ٔ ثالث ) وحدتی پیدا کرده باشند واحد بالعرض میگویند مانند گچ وبرف که از لحاظ رنگ یعنی سفید واحدند. (فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ). و رجوع به ...
-
مقارنات
لغتنامه دهخدا
مقارنات . [ م ُ رِ ] (ع اِ) ج ِ مقارنة (تأنیث مقارن ). رجوع به مقارن شود.- مقارنات نماز ؛ اعمال یا اقوالی که در نماز باید بجای آورد چون : نیت ، تکبیرةالاحرام ، قرأات ، رکوع ، سجود و تشهد. رجوع به رسائل عملیه و جامع عباسی ص 43 شود.
-
قرانات
لغتنامه دهخدا
قرانات . [ ق ِ ] (ع اِ) جج ِ قرن ، که مدت سی سال باشد، چه قرانات جمع قران است و قران به کسر، جمع قرن ، چون بحار جمع بحر است . (غیاث اللغات ). || ج ِ قران . رجوع به قران شود. || علم قرانات ، علمی است که بحث میکند از احکام جاریه ٔ در این عالم بسبب قران...
-
مقارن
لغتنامه دهخدا
مقارن . [ م ُ رِ ] (ع ص ) نزدیک . (از محیط المحیط). با هم قرین . یار و پیوسته . مرتبط و همدم . مصاحب . مأنوس . هم ساز و نزدیک . (از ناظم الاطباء). همراه : همیشه باشد از مهر او و کینه ٔ اوولی مقارن سود و عدو عدیل زیان . فرخی .اتفاق آسمانی با اتساق ام...