کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقارن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقارن
لغتنامه دهخدا
مقارن . [ م ُ رِ ] (ع ص ) نزدیک . (از محیط المحیط). با هم قرین . یار و پیوسته . مرتبط و همدم . مصاحب . مأنوس . هم ساز و نزدیک . (از ناظم الاطباء). همراه : همیشه باشد از مهر او و کینه ٔ اوولی مقارن سود و عدو عدیل زیان . فرخی .اتفاق آسمانی با اتساق ام...
-
جستوجو در متن
-
مساوق
لغتنامه دهخدا
مساوق . [ م ُ وِ ] (ع ص ) ملازم . مقارن : صلواتی که امداد آن با زمان مساوق و همعنان باشد. (تجارب السلف ). و رجوع به مساوقة شود.
-
لودریق
لغتنامه دهخدا
لودریق . (اِخ ) نام پادشاه اسپانی مقارن فتح آنجا به دست مسلمین . (نزهةالقلوب ص 289). رجوع به لذریق شود.
-
پیری و کمازان
لغتنامه دهخدا
پیری و کمازان . [ وَ ک ِ ] (اِخ ) کمازان نام دهستانی از شهرستان ملایر و هم نام دهی از آن دهستان . و پیری نیز چنانکه از کتاب مجمل التواریخ گلستان برمی آیدنام دهی بوده است مقارن کمازان و بهمان نواحی . و درآن کتاب همه جا این دو نام مقارن و متوالی آمده ا...
-
مقارنات
لغتنامه دهخدا
مقارنات . [ م ُ رِ ] (ع اِ) ج ِ مقارنة (تأنیث مقارن ). رجوع به مقارن شود.- مقارنات نماز ؛ اعمال یا اقوالی که در نماز باید بجای آورد چون : نیت ، تکبیرةالاحرام ، قرأات ، رکوع ، سجود و تشهد. رجوع به رسائل عملیه و جامع عباسی ص 43 شود.
-
سارک
لغتنامه دهخدا
سارک . (اِخ ) (اخشید..) حاکم سمرقند مقارن حمله ٔ اعراب در دوره ٔ معاویه بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 122 و اخشید در این لغت نامه شود.
-
شاذ
لغتنامه دهخدا
شاذ. (اِخ ) امیری در متابعان یبغو که مقارن حمله ٔ عرب در طخارستان ، مشرق بلخ سلطنت میکردو نیزک طرخان که در بادغیس بود مطیع این شاذ بشمار می آمد. رجوع به ایران در زمان ساسانیان ، ص 552 شود.
-
فضل ا
لغتنامه دهخدا
فضل ا. [ ف َ لُل ْ لاه ] (اِخ ) .... همدانی ، مکنی به ابوتغلب . در قرن چهارم هجری مقارن حکومت عضدالدوله ، امیر موصل و اطراف آن بود و هنگامی که عضدالدوله بموصل رفت وی بشام گریخت و بسال 369 هَ . ق . کشته شد. (از الاعلام زرکلی ).
-
استطاعة فی الحقیقة
لغتنامه دهخدا
استطاعة فی الحقیقة. [ اِ ت ِ ع َ ت ُ فِل ْ ح َ قی ق َ ] (ع اِ مرکب ) (الَ ...) قدرت تامه ای که با آن صدور فعل واجب آیدو بنابرین مقارن با فعل نباشد. (تعریفات جرجانی ).
-
اول
لغتنامه دهخدا
اول . [ اَوْ وَ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی و آنکه همیشه بود. و در شرح مشارق گفته اول پیداکننده ٔ وجود و آخر فناکننده ٔ موجود.(کشاف اصطلاحات الفنون ). فردی که از جنس آن نه سابق بر آن و نه مقارن با آن غیری نباشد. (از تعریفات ).
-
اعتقاد جازم
لغتنامه دهخدا
اعتقاد جازم . [ اِ ت ِ دِ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تصدیق که مقارن حکم به امتناع نقیض آن بود. مقابل اعتقاد غیرجازم . خواجه نصیرالدین آرد: تصدیق یا مقتضی اعتقادی بود یا نبود و اگر بود آن اعتقاد جازم بود یا نبود. و جازم مقارن حکم بودبامتناع نقیض آن ...
-
اسماء متباینه
لغتنامه دهخدا
اسماء متباینه . [ اَ ءِ م ُ ت َ ی ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) الفاظ بسیار را که بر معانی بسیار دلالت کند، هر لفظی بر معنی دیگر بی اشتراک ، اسماء متباینه خوانند، مانند انسان و فرس . (اساس الاقتباس چ مدرس رضوی ص 9). و میان مترادفه و متباینه ا...
-
پادوسپان
لغتنامه دهخدا
پادوسپان . (اِخ ) فاذوسفان . پادوسبان . بادوسبان . لقب پادشاه اصفهان مقارن حمله ٔ عرب به ایران که سرداری بنام عبداﷲبن عبداﷲبن عبیداﷲ از جانب عمر مأمور جنگ وی شد. رجوع به مجمل التواریخ ص 276 شود. و فاذوسپان لقب چهار سردار بزرگ بود که انوشیروان مقرّر ...
-
ژاک
لغتنامه دهخدا
ژاک . (اِخ ) (قدیس ) او را ژاک لوماژور نیز گویند. از حواریون مسیح ، پسر زبده و برادر یوحنای انجیلی متولد به بیت سعید (جلیله ) مقارن سال 12 ق .م . او در سال 44 م . در شهر اورشلیم به شهادت رسید. ذکران و یادکرد او در بیست وپنجم ژوئیه است .