کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاراءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاراءة
لغتنامه دهخدا
مقاراءة. [ م ُ رَ ءَ ] (ع مص ) سبق گفتن و درس کتاب کردن و با هم مذاکره کردن . قِراء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مشارکت کردن در درس . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مقارعات
لغتنامه دهخدا
مقارعات . [ م ُ رَ / رِ ] (ع اِ) ضربه ها و تپانچه ها و کوفتگیها. (ناظم الاطباء). ج ِ مقارعة : مسامع هوارا از اصطکاک مقارعات پرمشغله گردانیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 92). و رجوع به مقارعة شود.
-
جستوجو در متن
-
مقاری
لغتنامه دهخدا
مقاری ٔ. [ م ُ رِءْ ] (ع ص ) سبق گوینده ٔ یک روز در میان . (ناظم الاطباء). و رجوع به مقاراءة شود.
-
قراء
لغتنامه دهخدا
قراء. [ ق ِ ] (ع اِمص ) مهمانی . (آنندراج ). قِری . || میزبانی . (ناظم الاطباء). || (مص ) مقاراءة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با هم مذاکره کردن . || سبق گفتن . || درس کتاب کردن . (منتهی الارب ).