کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفلاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفلاق
لغتنامه دهخدا
مفلاق . [ م ِ ] (ع ص ) رجل مفلاق ؛ مرد کم مایه ٔ کمینه ٔ ناکس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || تهیدست . بی چیز. ج ، مفالیق . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
جستوجو در متن
-
مفلاک
لغتنامه دهخدا
مفلاک . [ م ِ / م َ ] (ص ) تهیدست . درویش . (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 276). فلک زده و پریشان حال که الحال مفلوک گویند، و این از اشتقاقات فارسیان است چون فلاکت و نزاکت و... (فرهنگ رشیدی ). مردم تهیدست و پریشان و درویش و مفلس را گویند. (برهان ) (آنندر...