کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفصل ثابت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حسام الدین قزوینی
لغتنامه دهخدا
حسام الدین قزوینی . [ ح ُ مُدْ دی ن ِ ق َزْ ] (اِخ ) به نیابت بوقا به شیراز رفت . وصد و پنجاه تومان از اموال دیوانی بر وی ثابت کردند، و بر اثر آن ارغون وی را عزل کرده و یرلیغ داد که عمال بوقا دفترها بسپارند و از اعمال معزول باشند، واز این معنی بوقا ر...
-
اخطب
لغتنامه دهخدا
اخطب . [ اَ طَ ] (اِخ ) عبداﷲ. او در اوایل حال بکسب فضایل و طلب علوم اشتغال می نمود و بالاخره بملازمت مایل شده میرزا سلطان ابوسعید شغل وزارت را به وی تفویض فرمود و خواجه در آن منصب بتمکن تمام و استظهار مالا کلام دخل کرد و به اندک زمانی ریاض جاه و جلا...
-
تفاضلی
لغتنامه دهخدا
تفاضلی . [ ت َ ض ُ ] (ص نسبی ) منسوب به تفاضل .- حساب تفاضلی ؛ حساب تفاضلی ، حسابی است که برای تعیین مقادیر بی نهایت کوچک امری که تابع امر دیگر است بکار می رود. توضیح آن که اگر درتابع (x) f = y به متغیر x نموی چون DX بدهیم و نمونظیر آنرا برای y بدست...
-
تاریخ خراجی
لغتنامه دهخدا
تاریخ خراجی . [ خ ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنه ٔ مالیه . سنه ٔ خراجیه . سال خراجی . فصل دریافت خراج و مالیات . تقی زاده در گاه شماری آرد: علاوه بر آنکه بر اثر انتشار علوم یونانی و مخصوصاً علم نجوم بین مسلمین ، آنها ناقص بودن سال 365روزه از سال...
-
مغالطه
لغتنامه دهخدا
مغالطه . [ م ُ ل َ طَ / ل ِ طِ ] (از ع ، اِمص ) مغالطة. مغلطه با همدیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به مغالطة شود. || (اصطلاح منطق ) عبارت است از قیاس که فاسد باشد به واسطه ٔ اختلال شرطی معتبر در انتاج به حسب کمیت یا کیفیت یا از جهت صورت یا ماده . (نفایس...
-
مصحف
لغتنامه دهخدا
مصحف . [ م ُ / م َ / م ِ ح َ ] (ع اِ) نامه های فراهم آورده شده . (ناظم الاطباء). || کراسه . ج ، مصاحف . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کراسه .(دهار) (زمخشری ). رجوع به کراسه شود. || چیزی که در او صحیفه ها و رساله ها جمع شود. (از غیاث )(از آنندراج ...
-
باقی
لغتنامه دهخدا
باقی . (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر بقاء است و بقاء ثبات شی ٔ است بحال و صورت نخست ، برابر آن فناء است . (از تاج العروس ). آنکه دارای دوام و ثبات باشد. (از اقرب الموارد). پاینده . (مهذب الاسماء) (السامی فی الاسامی ). پایدار. جاوید. بی زوال . ازلی . سرمدی...
-
پلین
لغتنامه دهخدا
پلین . [ پْلی / ی ِ ](اِخ ) کائیوس پلینیوس سکوندوس معروف به پلین بزرگ . عالم طبیعی و نویسنده ٔ رومی مولد، کم در عصر تی بر بسال 23 م .، متوفی در زمان تیتوس بسال 79. وی در سپاه روم به خدمت پرداخت و از جنگهای روم کتابی در فن پرتاب کردن زوبین هنگام سواری...
-
حقیقت
لغتنامه دهخدا
حقیقت . [ ح َقی ق َ ] (ع اِ) چیزی که بطور قطع و یقین ثابت است . حقیقت اسم است برای چیزی که در محل خود مستقر باشد. (از تعریفات جرجانی ). تاء در حقیقت برای تأنیث نیست بلکه برای نقل از صفت به اسم است مانند تاء علامت .- حقیقت شدن ؛ ثابت شدن . محقق شدن ...
-
حکم
لغتنامه دهخدا
حکم . [ ح ُ ] (ع مص ) حکومت . امر. مثال فرمودن . احتکام . تحکم . (تاج المصادر بیهقی ). امر کردن . فرمان دادن . حکم کردن . (زوزنی ). حکم راندن . || (اِ) فرمان . دستور. ج ، احکام : مه و خورشید با برجیس وبهرام زحل با تیر و زهره برگرزمان همه حکمی بفرمان ...
-
اشتراک
لغتنامه دهخدا
اشتراک . [ اِ ت ِ ] (ع مص )انبازی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به انبازی کردن . (زوزنی ). با یکدیگر هنباز شدن . (تاج المصادر بیهقی ). با یکدیگر انباز شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13). همبازی . (زمخشری ). انبازی . همبازی کردن . با یکدیگر نزدیک ...
-
دراز
لغتنامه دهخدا
دراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائی بدان بینند، چون : گیسوانی ،دستی ، ریشی دراز یا مقابل پست و آن طولی باشد عمودی ، چون از ز...
-
ابوالمؤید
لغتنامه دهخدا
ابوالمؤید. [ اَ بُل ْ م ُ ءَی ْ ی َ ] (اِخ ) موفق بن احمدبن محمد مکّی خوارزمی . ملقب به اخطب ، خطیب . در نامه ٔ دانشوران آمده : اگرچه بعنوان خطیب خوارزمی و به کنیه ای که ابوالمؤید است هم اشتهار دارد و لکن به اخطب خوارزم پیش از آن دو عنوان و بیش از ...
-
فتحعلی شاه
لغتنامه دهخدا
فتحعلی شاه . [ ف َ ع َ ] (اِخ ) قاجار. باباخان معروف به فتحعلیشاه پسر حسینقلی خان ، برادر اعیانی آغا محمدخان قاجار است . آغا محمدخان ، گرچه نسبت به خانواده ٔ خود جور و ستم میکرد، برادرزاده ٔ خود باباخان را طرف توجه قرار داد و ولیعهد خود کرد. و بارها ...
-
زبان
لغتنامه دهخدا
زبان . [ زَ / زُ ] (اِ) معروف است و به عربی لسان گویند و بضم اول هم درست است . (برهان قاطع). جزوی گوشتین واقع در دهان انسان و بیشتر حیوانات که تواند حرکت کند و در فرو بردن غذا و چشیدن و تکلم بکار میرود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). آلت گوشتی که درده...