کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفسر
لغتنامه دهخدا
مفسر. [ م ُ ف َس ْ س َ ] (ع ص ) بیان کرده شده . تفسیر و تأویل شده . (از ناظم الاطباء). روشن و واضح گردیده . روشن . واضح : بپرسیدی ز حد و غایت عشق جوابی جزم خواهی و مفسر. فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 61).ز کلک شاه وصفی کرد خواهم دو شاخش را به دو معنی م...
-
مفسر
لغتنامه دهخدا
مفسر. [ م ُ ف َس ْ س ِ ] (ع ص ) بیان نماینده ٔ معنی سخن . (آنندراج ). تفسیرکننده . شرح نماینده . تأویل کننده . بیان کننده . (از ناظم الاطباء). شارح .مُبَیِّن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اینت مفسر ظفر، خاطب اعجمی زبان ز اعجمیان عجب بود، خاطبی و م...
-
جستوجو در متن
-
مانتیس
لغتنامه دهخدا
مانتیس . (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح ریاضی ) در لگاریتم اعداد، جزو صحیح لگاریتم را مفسر و جزو اعشاری آن را «مانتیس » گویند. باتوجه به معنی لگاریتم و صفر و مفسر و مانتیس ، همواره مفسر اعداد از یک تا نه صفر و مانتیس کلیه ٔ قوای صحیح ده ، نیز صفر می باشد. (ف...
-
باذان
لغتنامه دهخدا
باذان . (اِخ ) باذام . ابوصالح ، مولی ام هانی . مفسر و محدث است . رجوع به باذام شود.
-
خشک
لغتنامه دهخدا
خشک . [خ ُ ] (اِخ ) نام پدر داود مفسر است . (منتهی الارب ).
-
عقینی
لغتنامه دهخدا
عقینی . [ ] (اِخ ) علی بن محمد، مفسر و نحوی قرن یازدهم هجری . رجوع به علی عقینی شود.
-
ابن دایه
لغتنامه دهخدا
ابن دایه . [ اِ ن ُ ی َ ] (اِخ ) عیسی بن میمون مکی . محدث و مفسر، از مجاهد روایت دارد و او را تفسیریست .
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) هبةاﷲبن سلامةبن نصربن علی مفسر و مقری . رجوع به هبةاﷲ... شود.
-
ابویحیی
لغتنامه دهخدا
ابویحیی . [ اَ بو ی َ یا ] (اِخ ) مروزی . ابن الندیم گوید: او غیر ابویحیی مروزی مفسر انالوطیقای اول و ثانی است و وی طبیب و عالم هندسه بوده است .
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) ماتریدی . مفسّر. از علمای حنفیّه منسوب بماترید قریه ای به بخارا. رجوع به محمدبن محمد ماتریدی شود.
-
چوهی
لغتنامه دهخدا
چوهی . (اِخ ) فیلسوف و تاریخ دان چینی در سال 1130م . تولد یافت و در سال 1200م . درگذشت . وی مفسر کتابهای مذهبی بوده است .
-
برفندار
لغتنامه دهخدا
برفندار. [ ب َ ف َ ] (ص ، اِ) مفسر و مدرس و دانشمند و عالم که مسائل شرعیه را حل نماید. (آنندراج ). مرد دانائی که حل کند اشکالات مذهبی و مسائل قانون و مشکلات علوم را، و مفسر و مدرس . استاد صنعت و یا شغل . (ناظم الاطباء). || مطرب و سراینده . (آنندراج )...
-
قطوانی
لغتنامه دهخدا
قطوانی . [ ق َ طَ ] (اِخ ) ابومحمدبن محمد ایوب ، واعظ و مفسر بود و به سال 506 هَ . ق . درگذشت . وی به قطوان سمرقند منسوب است ، و مردم آن طاء را ساکن خوانند. (اللباب ).
-
ماترید
لغتنامه دهخدا
ماترید. [ ت ُ ] (اِخ )دهی است در بخارا و از آن ده است ابومنصور مفسر سرآمد علمای حنفیه قدس سرهم . (منتهی الارب ذیل «ت رد»).