کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفتی زاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفتی زاده
لغتنامه دهخدا
مفتی زاده . [ م ُ دَ / دِ ] (اِخ ) احمدافندی (متوفی به سال 1206 هَ . ق .). از علمای دولت عثمانی و معاصر با سلطان عبدالحمید اول بوده است . اورا رسائلی در باب بعضی از مشکلات تفسیر بیضاوی است . (از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به همین مأخذ شود.
-
واژههای مشابه
-
حسین مفتی
لغتنامه دهخدا
حسین مفتی . [ ح ُ س َ ن ِ م ُ ] (اِخ ) رجوع به حسین مجتهد شود.
-
مفتی لکهنویی
لغتنامه دهخدا
مفتی لکهنویی . [م ُ ی ِ ل َ ک َ ] (اِخ ) مفتی غلام حضرت و از احفاد شاه شجاع کرمانی است . وی مفتی شهر لکهنو بود. از اوست :شهید تیغهجرانم نه پروای کفن دارم همین یک شام ماتم را سراپای بدن دارم .و رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 437 و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمود مفتی . رجوع به احمدبن محمود مشهور بقاضی زاده و قاضی زاده شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) افندی (معید...). رجوع به دامادزاده و مفتی زاده شود.
-
ارزنجانی
لغتنامه دهخدا
ارزنجانی . [ اَ زَ ] (ص نسبی ) منسوب به ارزنجان . || (اِخ ) رجوع به مفتی زاده و معجم المطبوعات شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عبدالرؤوف مفتی زاده ٔ انطاکی یکی از علماء مائه ٔ سیزدهم . او راست : المجموعة الاخویة در فرائض و منطق و علم آداب البحث و بیان ، چاپ بولاق بسال 1300 هَ . ق . (معجم المطبوعات ).
-
چلبی زاده
لغتنامه دهخدا
چلبی زاده . [ چ َ ل َ دَ / دِ ] (اِخ ) اسماعیل ، عاصم افندی . فرزند رئیس الکتاب کوچک محمد افندی چلبی . وی در زمان سلطان مصطفی خان ثانی سمت شیخ الاسلامی داشته و در سال 1153 هَ . ق . سمت قضاوت یافته سپس در سال 1172 به مقام مفتی اعظم رسیده و 8 ماه در ای...
-
قاضی زاده ٔ حنفی
لغتنامه دهخدا
قاضی زاده ٔ حنفی . [ دَ / دِ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) احمدبن بدرالدین قودر. ملقب به شمس الدین و مشهور به قاضی زاده مفتی حنفی . پدرش در دولت سلطان بایزیدخان قاضی شهر ادرنه بود. وی در دامان پدر پرورش یافت و نزد دانشمندان روز به فراگرفتن علوم همت گماشت و در...
-
اسعدمخلص پاشا
لغتنامه دهخدا
اسعدمخلص پاشا. [ اَ ع َ م ُ ل ِ ] (اِخ ) یکی از وزرای دولت عثمانی . وی اصلاً از آیاش بود و در عصر سلطان محمودخان در تاریخ 1230 هَ .ق . با رتبه ٔ وزارت بحکومت ادرنه و در سال 1245 هَ .ق . والی ارض روم (ارزنةالروم ) شد و بعداً بحکومت سیواس ، صیدا، حلب و...
-
اسعد
لغتنامه دهخدا
اسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) مدنی بن ابی بکر قیسرانی اسکندرانی حسینی مدنی الاصل و الوفاة. (1057 - 1116 هَ .ق .). وی از علماء بسیار از اهل حرمین علم آموخت و بمصر و روم رفت و از دانشمندان آن بلاد دانش کسب کرد. از جمله از علماء مصر نزد شیخ علی الشبر املسی و ...
-
قاضی زاده ٔ افندی
لغتنامه دهخدا
قاضی زاده ٔ افندی . [ دَ / دِ ی ِ اَ ف َ ] (اِخ ) احمد شمس الدین افندی . از علمائی است که در روزگار سلطان مرادخان ثالث مسند مشیخه ٔ اسلامی را یافت . وی به سال 918 هَ . ق . متولد شد و در دوره ٔ تحصیل از خرمن دانش مشاهیری چون چوی زاده و ابوالسعود افندی...
-
کمال پاشازاده
لغتنامه دهخدا
کمال پاشازاده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِخ ) شمس الدین احمدبن سلیمان مشهور به کمال پاشازاده از علمای مشهور عثمانی و از مردم ادرنه است . جدش از امرای عثمانی بود و وی از همان اوان کودکی به کسب علم پرداخت و پس از آنکه فی الجمله در علم کمالی یافت همراه اردوی س...