کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفتضح کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تکشف
لغتنامه دهخدا
تکشف . [ ت َ ک َش ْ ش ُ ] (ع مص ) برهنه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). برهنه و گشاده گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آشکار شدن چیزی . (از اقرب الموارد). || پر کردن برق آسمان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اق...
-
پوستین کردن
لغتنامه دهخدا
پوستین کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (... کسی را)، او را رسوا کردن . ا و را مفتضح کردن . او را عیب کردن . (اوبهی ). بدگوئی او کردن . (برهان ) : در رکابش ماه خواهد رفت اگراسب حسن اینست کو زین میکندبا رخ و دندانش روز و شب فلک پوستین ماه و پروین میکند. ا...
-
هتک
لغتنامه دهخدا
هتک . [ هََ ] (ع مص ) دریدن پرده و مانند آن را: هتک الستر هتکا؛ پاره کرد آن پرده را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (منتهی الارب ).پرده دریدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || کشیدن و از جای کندن پرده و مانند آن . (ناظم الاطب...
-
رسوا
لغتنامه دهخدا
رسوا. [ رُس ْ ] (ص ) فضیح . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ارمغان آصفی ). بی حرمت و بی عزت و بی آبرو و بدنام و مفتضح . (فرهنگ فارسی معین ). مفتضح .کسی که بر بدی آشکار شده ، مثال : فلان رسوا شده است وخبر ندارد. (فرهنگ نظام ). کیاده . (لغت فرس اسدی ، نسخه ...
-
رسوا کردن
لغتنامه دهخدا
رسوا کردن . [ رُس ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فضیحة. (ترجمان القرآن ). کَبت . (منتهی الارب ). اخزاء. (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). خزی . تهتک . افضاح . فضح . (دهار).اخزاء. افتضاح . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). ذأم . تندید.پرده از کار بد کسی برداشتن . ...