کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفتر
لغتنامه دهخدا
مفتر. [ م ُ ت ِ ] (ع ص ) سست کننده . ضعیف کننده .دوایی که فتور آرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
واژههای همآوا
-
مفطر
لغتنامه دهخدا
مفطر. [ م ُ طِ ] (ع ص ) روزه گشاینده . (مهذب الاسماء). افطارکننده . روزه گشاینده . ج ، مفاطیر. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). افطارکننده . ج ، مفاطیر، که برخلاف قیاس است و گویند: قوم مفاطیر. (از اقرب الموارد). || روزه شکن . آنچه ر...
-
جستوجو در متن
-
مفتری
لغتنامه دهخدا
مفتری . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) دروغ گوینده بر کسی . بهتان و تهمت نهنده بر کسی . (از غیاث ) (از آنندراج ). دروغ بربافنده و بهتان زننده . تهمت نهنده و دروغ گوینده بر کسی . (از ناظم الاطباء). آنکه دروغ بندد. بهتان زن . ج ، مفترون ، مفترین . (یادداشت به خط م...