کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفتدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفتدی
لغتنامه دهخدا
مفتدی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) کسی که سر خود را می خرد و خود را فدیه می دهد. (ناظم الاطباء). فدیه ده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به افتداء شود.
-
مفتدی
لغتنامه دهخدا
مفتدی . [ م ُ ت َ دا ] (ع ص ) کسی که سرخریده شده باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به افتداء شود.
-
جستوجو در متن
-
اسماعیلیه
لغتنامه دهخدا
اسماعیلیه . [ اِ لی ی َ ] (اِخ ) اسماعیلیان . سبعیه . هفت امامیان . باطنیان . باطنیة. حشاشین . ملاحده . فدائیان . فرقه ای از شیعه که سلسله ٔ ائمه را به اسماعیل فرزند مهتر امام جعفر صادق (ع ) ختم کنند و اسماعیل را امام هفتم دانند. اسماعیل نخست از طرف ...