کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفأدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفأدة
لغتنامه دهخدا
مفأدة. [ م ِ ءَ دَ ] (ع اِ) رجوع به مفأد شود.
-
جستوجو در متن
-
مفائد
لغتنامه دهخدا
مفائد. [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مِفاءَد، به معنی بابزن و آتشکاو. (آنندراج ). ج ِ مفأد و مفأدة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مفأد و مفأدة شود.
-
مفأد
لغتنامه دهخدا
مفأد. [ م ِ ءَ ] (ع اِ) بابزن .مِفاءَدَة. (مهذب الاسماء). بابزن . مفآد. مفأدة. ج ،مفائد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تنورشور. (مهذب الاسماء).آتشکاو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چوبی که بدان تنور را ب...
-
بابزن
لغتنامه دهخدا
بابزن . [ زَ ] (اِ) آهنی بود دراز که مرغ بدان بریان کنند و گوشت نیز و غیر اینها. (لغت فرس چ اقبال ص 385). تشت آهنین بود که گوشت برو بریان کنند. (لغت فرس چ هرن ص 105). سیخ کباب را گویند مطلقاً، خواه آهنی باشد، خواه چوبی . (برهان ) (آنندراج ). گردنا. ب...