کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغرف
لغتنامه دهخدا
مغرف . [ م ِ رَ ] (ع ص ) فارس مغرف ؛ سوار شتاب رو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سوار شتاب رو. ج ، مغارف . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اسب تندرو. (از اقرب الموارد).
-
مغرف
لغتنامه دهخدا
مغرف . [ م ُ رِ ] (ع ص ) به کف دست آب گیرنده . (غیاث ) (آنندراج ) : کیل ارزاق جهان را مشرفی تشنگان فضل را تو مغرفی .مولوی .
-
واژههای همآوا
-
مقرف
لغتنامه دهخدا
مقرف . [ م َ رَ / م َ رِ ] (ع اِ) جای برکندن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط) (آنندراج ).
-
مقرف
لغتنامه دهخدا
مقرف . [ م ُ رَ ] (ع ص ) متهم شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به اقراف شود.
-
مقرف
لغتنامه دهخدا
مقرف . [ م ُ رِ ] (ع ص ) اسب بدنژاد. ج ، مقارف .(مهذب الاسماء). اسب و جز آن بدنژاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || آنکه مادرش عربیه ٔ اصیل و پدرش غیر آن باشد بدان جهت که اقراف از طرف گشن است و هجنة از جانب ماده . (منتهی الارب ) (آنند...
-
جستوجو در متن
-
مغارف
لغتنامه دهخدا
مغارف . [ م َ رِ ] (ع ص ،اِ) ج ِ مِغرَف . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مغرف شود. || خیل مغارف ؛ اسبان تیزرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ج ِ مغرفة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مغرفة شود.