کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغرد
لغتنامه دهخدا
مغرد. [ م ُ غ َرْ رِ ] (ع ص ) آنکه بلند بردارد آواز را و طرب انگیز سازد و در گلو گرداند آواز را. (از منتهی الارب ). آوازخواننده و سرودگوینده و طرب آورنده . (ناظم الاطباء).
-
مغرد
لغتنامه دهخدا
مغرد. [ م ُ غ َرْ رِ / م ُ غ َرْ رَ ] (ع ص ) بعید. (منتهی الارب ). دور و بعید. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
غرد
لغتنامه دهخدا
غرد. [ غ َ رِ ] (ع ص ) مرغ بلند و خوش آواز. (از منتهی الارب ) (المنجد). هر آوازخوان خوش صوت . (از معجم البلدان ). غِرد. غِرّید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غَرد. (اقرب الموارد). مُغَرِّد. (المنجد). || آنکه آواز میخواند (شتربان ). (از دزی ج 2 ص 206...