کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مغدی
لغتنامه دهخدا
مغدی . [ م َ دا ] (ع اِ) جای آمد شد کردن در پگاه . (ناظم الاطباء). || فلان ماترک من ابیه مغدی و لامراحاً؛ یعنی فلان در همه چیز مشابه به پدر خود است . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مقدی
لغتنامه دهخدا
مقدی .[ م َ ق َدْ دی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مَقَدّ. || شرابی است که از انگبین سازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قسمی شراب از عسل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). شرابی که درمقد سازند. (ناظم الاطباء). و رجوع به مَقَدّ شو...
-
جستوجو در متن
-
مغداة
لغتنامه دهخدا
مغداة. [ م َ ] (ع اِ) ما ترک من ابیه مغداة و لامراحة؛ یعنی نگذاشت از پدر خود مشابهتی . (منتهی الارب ). مَغدی ̍. یقال فلان ما ترک من ابیه مراحة و لامغداة؛ یعنی فلان در همه چیز مشابه پدر خود است . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مغدی شود.
-
مراح
لغتنامه دهخدا
مراح . [ م َ ] (ع اِ) جای شب آمد و شدکردن . نقیض مغدی ، یقال : ماترک فلان من ابیه مغدی و لامراحاً؛ اذا اشبهه فی احواله کلها. (منتهی الارب ). آنجا که شبانگاه آنجا بازآیند. (مهذب الاسماء). جای راحت و آسایش . (غیاث اللغات ).اسم مکان است از راح ضد غدا. (...