کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معمس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معمس
لغتنامه دهخدا
معمس . [ م ُ ع َم ْ م َ ] (ع ص ) کار دشوار و بی سر و پای . (آنندراج ). امر معمس ، کار دشوار بی سر و ته . (ناظم الاطباء). کار سخت . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
عماس
لغتنامه دهخدا
عماس . [ ع َ ] (ع مص ) سخت گردیدن و سیاه و تاریک گشتن روز. عَماسة. عَمس . عَمَس . عُموس . عُموسة. (از تاج العروس ) (از متن اللغة). رجوع به عماسة، عمس ، عموس و عموسة شود. || (ص ) جنگ سخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از تاج العروس ) (از اقرب الموار...