کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معزف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معزف
لغتنامه دهخدا
معزف . [ م ِ زَ ] (ع اِ) رودها که بزنند. (السامی ) (مهذب الاسماء). آلت لهو و بازی مانند رودجامه و طنبور و جز آن . مِعْزَفَة. ج ، معازف . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به معزفه شود. || چغانه . (صراح ) (منتهی ...
-
واژههای همآوا
-
مآزف
لغتنامه دهخدا
مآزف . [ م َ زِ ] (ع اِ) ج ِ مأزفة. (اقرب الموارد) (محیط المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء ذیل مأزفة). رجوع به مأزفه ٔ شود.
-
جستوجو در متن
-
معزفة
لغتنامه دهخدا
معزفة. [م ِ زَ ف َ ] (ع اِ) مِعزَف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به معزف و معزفه شود.
-
معازف
لغتنامه دهخدا
معازف . [ م َ زِ ] (ع اِ) آلتهای لهو و بازی مانند رود و جامه و طنبور. ج ِ عَزف یا مِعزَف یا مَعزِف یا مِعزَفَة. (منتهی الارب ). آلتهای لهو مانند عود وطنبور. ج ِ مِعزَف و مِعزَفَة. (از اقرب الموارد). نواختنی ها چون عود و طنبور. آلات موسیقیه ٔ ذات اوتا...
-
طنبوره ٔ بربریه
لغتنامه دهخدا
طنبوره ٔ بربریه . [ طَم ْ / طُم ْ رَ / رِ ی ِ ب َ ب َ ری ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی لورای بدوی یعنی معزف در فلسطین و مصر.
-
چغانه
لغتنامه دهخدا
چغانه . [ چ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) نوعی ساز از ذوی الاوتار که با مضراب و زخمه نواخته میشده است . (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی چ اقبال ذیل لغت شکافه ). نام سازی است که مطربان نوازند و بعضی گویند ساز قانون است . (برهان ). سازی است که مغنیان زنند. (صحاح الفرس ). ...
-
ساز
لغتنامه دهخدا
ساز. (اِ) آلت موسیقی . آنچه که نوازند مانند چنگ و عود و بربط و طنبور و قیچک و قانون و امثال آن . (از برهان ). نی و چنگ و هر چه بنوازند.(رشیدی ). چنگ . (شعوری ). آنچه میزنند مثل رباب و بربط و چغانه و امثال آن . (شرفنامه ٔ منیری ). چیزی که مطربان نوازن...