کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معزبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معزبة
لغتنامه دهخدا
معزبة. [ م ِ زَ ب َ ] (ع اِ) داه . (منتهی الارب ). داه و کنیز. (ناظم الاطباء). کنیز. (از اقرب الموارد). || زن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
معزبة
لغتنامه دهخدا
معزبة. [ م ُ ع َزْ زِ ب َ ] (ع اِ) زن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
واژههای همآوا
-
معذبة
لغتنامه دهخدا
معذبة. [ م َ ذَ ب َ ] (ع اِ) ج ، معاذب . (تاج العروس ) (معجم متن اللغه ). رجوع به معاذب شود.