کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معرفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معرفة
لغتنامه دهخدا
معرفة. [ م َ رِ ف َ] (ع مص ) شناختن . (ترجمان القرآن ) (المصادر زوزنی ).شناختن و دانستن بعد نادانی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دانستن چیزی با حسی از حواس پنجگانه . (از اقرب الموارد). و رجوع به معرفت شود.- معرفةالاحشاء ؛ قسمتی از...
-
واژههای مشابه
-
معرفه
لغتنامه دهخدا
معرفه . [ م َ رِ ف َ ] (ع اِمص ) معرفة. معرفت . رجوع به معرفة و معرفت شود. || (اِ) (اصطلاح دستوری ) اسمی است که نزد مخاطب معلوم و معهود باشد؛ مثلاً اگر کسی به مخاطب خود بگوید: «عاقبت خانه را فروختم و دکانها را خریدم » مقصود این است : خانه و دکانهائی ...
-
واژههای همآوا
-
معرفت
لغتنامه دهخدا
معرفت . [ م َ رِ ف َ ] (ع اِمص ) شناختگی و شناسایی . (ناظم الاطباء). شناسایی . شناخت . آشنائی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و آنکه در سایه ٔ رایت علما آرام گیرد تا به آفتاب کشف نزدیک افتد به مجرد معرفت آن چندان شکوه در ضمیر او پیدا آید که اوهام نها...
-
جستوجو در متن
-
غزالة
لغتنامه دهخدا
غزالة. [ غ َ ل َ ] (اِخ ) نام زنی ، و گاهی معرفه شود. (از منتهی الارب ).
-
دغمر
لغتنامه دهخدا
دغمر. [ دَ م َ ] (اِخ ) دهی است به کنار دریای عمان ، و آن معرفه است . (از منتهی الارب ).
-
عریجاء
لغتنامه دهخدا
عریجاء. [ ع ُ رَ] (اِخ ) معرفةً، موضعی است . (منتهی الارب ). جایگاهی است ، و «ال » بر آن داخل نگردد. (از معجم البلدان ).
-
غثار
لغتنامه دهخدا
غثار. [ غ َ ] (ع اِ) علم است کفتار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). غثار کقطام معرفةً علم للضبع. (اقرب الموارد).
-
فدوکس
لغتنامه دهخدا
فدوکس . [ ف َ دَ ک َ ] (اِخ ) معرفة، نام اخطل غیاث بن غوت تغلبی است . (منتهی الارب ).
-
فاریقون
لغتنامه دهخدا
فاریقون . (معرب ، اِ) نام درختی است . رجوع به الجماهر فی معرفة الجواهر چ حیدرآباد هند ص 45 شود.
-
دفاع
لغتنامه دهخدا
دفاع . [ دَ ] (ع اِ) به صورت معرفه ، علم است مر ماده گوسپند را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
شرسته
لغتنامه دهخدا
شرسته . [ ] (اِ) سرسته . شرشته . گوهر سستی است که چون از کوه کنده شود از هم پاشیده شود. (از الجماهر فی معرفة الجواهر ص 48).
-
مایچه شناسی
لغتنامه دهخدا
مایچه شناسی . [ چ َ / چ ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) معرفة العضلات . (واژه های نو فرهنگستان ص 87).