کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
معدنچی
لغتنامه دهخدا
معدنچی . [ م َدَ / دِ ] (ص مرکب ) کان کن . مُعَدِّن . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). آنکه در معدن کار کند. کارگر معدن .
-
تجباب
لغتنامه دهخدا
تجباب . [ ت ِ ] (ع اِ) خطی از نقره که بر روی معدن دیده شود. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). خط سیم در سنگ معدن . (منتهی الارب ). سیم در سنگ معدن . (آنندراج ). رگ سیم در سنگ معدن . (ناظم الاطباء).
-
احقاد
لغتنامه دهخدا
احقاد. [ اِ ] (ع مص ) بکینه آوردن . (زوزنی ) (منتهی الارب ). || نیافتن چیزی از معدن بعد از جستن . نایافتن چیزی از معدن . (تاج المصادر).
-
جاریابه
لغتنامه دهخدا
جاریابه . [ ] (اِخ ) شهری است به خراسان و اندر وی معدن سیم است و سیمهائی که از معدن آنجا افتد به اندراب درم زنند. (حدود العالم ص 62).
-
آقاعلی
لغتنامه دهخدا
آقاعلی . [ ع َ ] (اِخ ) (معدن ...) بجنوب ارس و مغرب کانتال ، نام معدن آهنی است ممزوج با پیریت و مس کلوخه . و در برابر آن به دره ٔ آهکی دامنه ٔ کوهستانی کانتال معدن دیگری از آهن هست نیز بدین نام .
-
ذوجزب
لغتنامه دهخدا
ذوجزب . [ ج ُ زُ ] (اِخ ) از قرای ذمار است بیمن . (معجم البلدان ). ودر الجماهر بیرونی آمده است معدن فی الجیل ذهب و فضة و فی خرابة ذی جزب معدن و فی اب معدن و... ص 268.
-
لعلستان
لغتنامه دهخدا
لعلستان . [ ل َ ل ِ ] (اِ مرکب ) معدن لعل .
-
اخلومد
لغتنامه دهخدا
اخلومد. [ ] (اِخ ) از نواحی خراسان دارای معدن مس .
-
استر
لغتنامه دهخدا
استر. [ ] (اِخ ) از توابع بلوچستان و آن دارای معدن آهن است .
-
پراچینه
لغتنامه دهخدا
پراچینه . [ ] (اِخ ) از توابع خمسه و در آنجا معدن مس باشد.
-
داغلان
لغتنامه دهخدا
داغلان . (اِخ ) نام موضعی است به آذربایجان و دارای معدن طلاست .
-
سنگلیچ
لغتنامه دهخدا
سنگلیچ . [ س َ ] (اِخ ) موضعی است در پامیر. (فرهنگ فارسی معین ). شهری [ از حدود ماوراءُالنهر ] بر دامن کوه است . معدن بیجاده بدخشی ولعل اندرین کوه است و بنزدیکی معدن آبی است گرم و ایستاده چنانکه دست از گرمی در وی نتوان کرد و از معدن تا تبت یک روز و ن...
-
احسن
لغتنامه دهخدا
احسن . [ اَ س َ ] (اِخ ) قریه ای است بین یمامه و حمی ضریة که معدن الأحسن نیز گویند و آن بنی ابی بکربن کلاب راست ودر آنجا حصنی و معدن زری است و در سمت راست راه یمامه است و کوههائی در آنجاست به نام أحاسِن . نوفلی گوید: ضریّه دو کوه دارد یکی را وَسط و...
-
هام
لغتنامه دهخدا
هام . (اِخ ) قریه ای است در یمن که در آن معدن عقیق یافت شود. (از معجم البلدان ).
-
هلهلان
لغتنامه دهخدا
هلهلان . [ هََ هََ ] (اِخ ) نقطه ای است در چهارفرسخی بیرجند که معدن مس دارد. (از جغرافیای اقتصادی کیهان ).