کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معدنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معدنی
لغتنامه دهخدا
معدنی . [ م َ دَ / دِ ] (ص نسبی ) کانی . (ناظم الاطباء). منسوب به معدن . کانی : آبهای معدنی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : کار سنگ معدنی دارد که اگرچه در صمیم حال از مشاهده ٔ عین آفتاب محجوب است اما اثر نور جهانتاب را قابل می باشد. (منشآت خاقانی چ م...
-
واژههای مشابه
-
صنایع معدنی
لغتنامه دهخدا
صنایع معدنی . [ ص َی ِ ع ِ م َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنچه از محصول معادن ساخته میشود، مانند: مصنوعات فلزی ، محصولات نفت و معادن دیگر. رجوع به صنایع (صنایع ایران ) شود.
-
فادزهر معدنی
لغتنامه دهخدا
فادزهر معدنی . [ زَ رِ م َ دِ / دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پادزهر حجری . فادج . رجوع به فادج و فادزهر شود.
-
آب معدنی
لغتنامه دهخدا
آب معدنی . [ ب ِ م َ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشمه ای که بطبع آمیخته به پاره ای املاح است مانند گوگرد و زیبق و ید و آهن و شب ّ و زاج و در بعض بیماریها بدان استحمام کنند و یا آشامند.
-
زجاج معدنی
لغتنامه دهخدا
زجاج معدنی . [ زَ / زِ / زُ ج ِ م َ دِ / دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی آبگینه است که در معدن از جیوه بوجود می آید یا خود گوگردی است که بنقره تبدیل میگردد اما هنوز این تحول کاملاً در آن صورت نگرفته باشد، در این صورت اگر تیره رنگ شد، گوگرد و اگر شف...
-
فولاد معدنی
لغتنامه دهخدا
فولاد معدنی . [ دِ م َدِ / دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فولاد طبیعی . شاپورگان . شابرقان . اسطام . پولاد کانی . (یادداشت مؤلف ).
-
چشمه ٔ معدنی اسک
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ معدنی اسک . [ چ َ م َ ی ِ م َ دَ ی ِ اِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از جلگه دینه تقریبا سه هزار قدم که پایین می آیند بدر بند تنگ سنگی میرسندکه ابتدای آبادی «اسک » از اینجا شروع میشود. سمت جنوب محدود است بکوه چالک و زردلا و چشمه ٔ آب مع...
-
چشمه ٔ معدنی ساوجبلاغ مکری
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ معدنی ساوجبلاغ مکری . [ چ َ م َ ی ِ م َ دَ ی ِ وُ ب ُ غ ِ م ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است در کوه قصر فرهاد در سیصد قدمی پل ساوجبلاغ که از بالای تپه میجوشدو آب آن طعم زاج سفید دارد که پس از قدری جریان منجمد و سفید رنگ میشود ...
-
جستوجو در متن
-
ثیرما
لغتنامه دهخدا
ثیرما. (معرب ، اِ) به یونانی آب گرم . او گرم . (نخبةالدهر).آب گرم معدنی . حمام گرم معدنی . رجوع به ثرمة شود.
-
حراضة
لغتنامه دهخدا
حراضة. [ ح َ ض َ ] (اِخ ) معدنی است بین حوراء و شغب .
-
بارسقاریقس
لغتنامه دهخدا
بارسقاریقس .[ ] (اِ) زنجار معدنی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
خزبة
لغتنامه دهخدا
خزبة. [ خ َ زَ ب َ ] (اِخ ) نام معدنی است . (یاقوت ).
-
شابورن
لغتنامه دهخدا
شابورن . [ رَ ] (اِ) فولاد معدنی است . (فرهنگ جهانگیری ). فولاد است که حدید ذکر باشد. (فهرست مخزن الادویه ). فولاد معدنی باشد. (برهان قاطع). رجوع به شابرقان شود.