کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معجور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معجور
لغتنامه دهخدا
معجور. [ م َ ] (ع ص ) رجل معجور علیه ؛ آن که همه ٔ مال او را به خواست و سؤال از او گرفته باشند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن معجور الاحشاد. رجوع به ابن الاخشید ابوبکر... شود.
-
ابوبکر
لغتنامه دهخدا
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت احمدبن علی بن معجور الاحشاد. رجوع به ابن الاخشید ابوبکر... شود.
-
ابوالعلاء
لغتنامه دهخدا
ابوالعلاء. [ اَ ب ُ ل ع َ ] (اِخ ) از اصحاب ابن اخشید ابوبکر احمدبن علی بن معجور الاحشاد است . (ابن الندیم ).
-
ابن الاخشید
لغتنامه دهخدا
ابن الاخشید. [ اِنُل ْ اِ ] (اِخ ) ابوبکر احمدبن علی بن معجور الاحشاد.از افاضل معتزله و صلحاء و زُهّاد آنان . وفات او به سال 326 هَ .ق . بود. او راست : کتاب المعونه . کتاب المبتدی . کتاب نقل القرآن . کتاب الاجماع . کتاب النقض علی الخالدی فی الارجاء. ...