کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معتوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معتوق
لغتنامه دهخدا
معتوق . [ م َ ](ع ص ) آزادکرده شده . (آنندراج ). آزادشده . ج ، معاتیق و گویند لایجوز عبد معتوق . (ناظم الاطباء). عتیق و عاتق درست است و معتوق گفته نشود. (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
ابن معتوق
لغتنامه دهخدا
ابن معتوق . [ اِ ن ُ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین موسوی ، از مردم خوزستان . او به زبان عرب شعر میگفت و در قرن یازدهم هجری در صحبت سید علیخان میزیست و مدح او میکرد و باآنکه در تشیع غلو داشت و اشعار وی مشتمل بر تولّی وتبرّای بسیار است لیکن بسبب جزالت لفظ و ...
-
جستوجو در متن
-
معاتیق
لغتنامه دهخدا
معاتیق . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ معتوق . (ناظم الاطباء). و رجوع به معتوق شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین .[ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) معروف به ابن معتوق . از شعرای قرن یازدهم هجری . در 1087 هَ . ق . درگذشته است . (ازدائرة المعارف بستانی ). و رجوع به ابن معتوق شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدطاهربن عبدالحمیدبن موسی بن علی بن معتوق عاملی نباطی اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عاملی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن معتوق واسطی ، مشهور به ابن ثردة. رجوع به علی واسطی (ابن ابراهیم بن ...) شود.
-
علی اصفهانی
لغتنامه دهخدا
علی اصفهانی . [ ع َ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) ابن محمدطاهربن عبدالحمیدبن موسی بن علی بن معتوق عاملی نباطی اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عاملی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ثردة، علی بن ابراهیم بن علی بن معتوق واسطی ، مشهور به ابن ثردة. رجوع به علی واسطی (ابن ابراهیم بن ...) شود.
-
علی نباطی
لغتنامه دهخدا
علی نباطی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدطاهربن عبدالحمیدبن موسی بن علی بن معتوق عاملی نباطی اصفهانی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی عاملی شود.
-
علی واسطی
لغتنامه دهخدا
علی واسطی . [ ع َ ی ِ س ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن معتوق واسطی . مشهور به ابن ثردة (یا ابن فردة). وی از عقلای مجانین بود و شعر نیک میسرود. اصل او از واسط است . در سال 697 هَ . ق . متولد شد و در بغداد پرورش یافت سپس به دمشق رفت و آغاز موعظه کرد،...
-
علی عاملی
لغتنامه دهخدا
علی عاملی . [ ع َ ی ِ م ِ ](اِخ ) ابن محمد طاهربن عبدالحمیدبن موسی بن علی بن معتوق عاملی نباطی اصفهانی . مکنی به ابوالحسن . وی فقیه و اصولی و مفسر و شاعر و ساکن نجف اشرف بود و در حدود سال 1140 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- دیوان شعر،در مراثی . 2- شر...
-
غوریان
لغتنامه دهخدا
غوریان . (اِخ ) سلسله ای از امرا هستند که از قدیم در نواحی صعب غور واقع در کوهستانهای مابین هرات و غزنه امارت داشتند و به ملوک شنسبانیه یا آل شنسب مشهور بوده اند، و به دو شعبه ٔ اصلی منقسم میشدند: یکی از آن دو در غور سلطنت میکردند و پایتخت آنان فیروز...