کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معتنابه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معتنابه
لغتنامه دهخدا
معتنابه . [ م ُ ت َ ب ِه ْ] (ع ص مرکب ) کاری که محل اعتنا و اهتمام باشد. (ناظم الاطباء). قابل اعتنا. قابل توجه . || بسیار: مقدار معتنابهی از ثروت خود را در قمار باخت .
-
جستوجو در متن
-
معتنی به
لغتنامه دهخدا
معتنی به . [ م ُ ت َ نا ب ِه ْ ] (ع ص مرکب ) معتنابه . رجوع به همین کلمه شود.
-
زکریا
لغتنامه دهخدا
زکریا. [ زَ ک َ ری یا ] (اِخ ) پسر یهویاداع است و قول صحیح و معتنابه آن است که نوه ٔ یهویاداع بوده در ایام آحز یا ویوآش به منصب کهانت رسید... (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به همین کتاب و دائرة المعارف فارسی شود.
-
خدیجه
لغتنامه دهخدا
خدیجه . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) بنت بدران معروف به ام سلمه . دختر شهاب الدین احمدبن خلف بن عبدالعزیزبن بدران الحسینی است اوزنی محدثه و از اشیاخ امام سیوطی می باشد. در سال هفتصدونودوهشت متولد و در دوسالگی وی را بمجلس جوهری ومنصفی که هر دو محدثی معتبر بوده ...
-
زنگ زدن
لغتنامه دهخدا
زنگ زدن . [ زَ زَ دَ ] (مص مرکب ) زنگار گرفتن فلز و آیینه و جز آنها. اکسیده شدن . (فرهنگ فارسی معین ). فراهم آمدن چرک و زنگ و زنگار در فلزات و جز آن . (ناظم الاطباء). زنگ برآوردن آهن و مانند آن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تشکیل یافتن قشری موسوم به ز...
-
اردو
لغتنامه دهخدا
اردو. [ اُ ] (ترکی ، اِ) مجموع سپاهیان با تمام لوازم آن که بجانبی گسیل دارند. مجموعه ٔ قشون و لوازم او در سفر. (شعوری ). لشکر پادشاهی . (غیاث اللغات ) : و شما آنجا رسولان به اردو فرستید و شرط خدمت بجای آرید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 598). در مراجعت به ا...
-
منطقةالبروج
لغتنامه دهخدا
منطقةالبروج . [ م ِ طَ ق َ تُل ْ ب ُ ] (اِخ ) دایره ای است که همه ٔ دوازده بروج بر همین دایره واقع شده اند و این دایره به شکل منطقه یعنی میان بند بر حوالی افلاک سبعه برآمده است و این دایره ٔ منطقةالبروج ، دایره ٔ معدل النهار را تقاطع نموده است حمایلی...
-
صهیون
لغتنامه دهخدا
صهیون . [ ص ِ ی َ ](اِخ ) گویند روم است و به قول دیگر بیت المقدس است . (معجم البلدان ). موضعی است معروف در بیت المقدس (محله ای است از آن ) و کنیسه ٔ صهیون بدانجاست . (معجم البلدان ). نام تلی به بیت المقدس مشرف بر خندق موسوم به باب النار. (تاج العروس ...
-
درجه
لغتنامه دهخدا
درجه . [ دَ رَ ج َ ] (ع اِ) درجة. پله . (ناظم الاطباء). نردبان . سلم . مرقات . زینه . پایه . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به درجة شود. || پایگاه و پایه . (غیاث ). پایه . و مرتبه . (کشاف اصطلاحات الفنون ). پایگاه . (مجمل اللغة). رتبه . مرتبه . جاه . ...
-
شاپور
لغتنامه دهخدا
شاپور. (اِخ ) ابن اردشیر. نام دومین پادشاه سلسله ٔ ساسانی . معروف به شاپور اول است . داستان تولد او از دختر اردوان آخرین پادشاه سلسله ٔ اشکانی در شاهنامه و کتب تاریخ آمده است . حمداﷲ مستوفی این داستان را چنین روایت کرده است : (اردشیر) دختر (اردوان ) ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عبدالرحمان بن زیادبن عبداﷲبن زیادبن عجلان . مکنی به ابن عقده . کنیتش ابوالعباس است از حفاظ احادیث و ضباط اخبار بود در میان متقدمین علماء بکثرت روایات و انتقاد اسناد و معرفت رجال و رواج سنن امتیازی کامل و اختص...