کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معتقد به فلسفه طبیعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کیزرلینگ
لغتنامه دهخدا
کیزرلینگ . [ ک َ / ک ِ زِ ] (اِخ ) هرمان (کنت فُن ...). فیلسوف و ادیب آلمانی (1880 - 1946 م .) که سفرهایی به شرق کرد و مکتب فرزانگی را در شهر دارمشتات بنیان گذاشت . او راست : سیستم دنیا، جاویدانی ، مقدمه ای بر فلسفه ٔ طبیعی ، یادداشتهای روزانه ٔ مساف...
-
فلسفه
لغتنامه دهخدا
فلسفه . [ ف َ س َ ف َ / ف ِ ] (معرب ، اِ) اصل کلمه یونانی و مرکب از دو جزء است : فیلوسس به معنی دوست و دوستدار و سوفیا به معنی حکمت . علم به حقایق موجودات به اندازه ٔ توانایی بشر. حکما بطور کلی فلسفه را بر دو قسم تقسیم کرده اند: فلسفه ٔ عملی یا حکمت ...
-
رواقی
لغتنامه دهخدا
رواقی . [ رِ ] (ص نسبی ) پیرو فلسفه یا مذهب یا طریقه ٔ رواقیان . معتقد به حکمت رواقیون . رجوع به رواقیان شود. || فقیر. درویش . گدا. || کسی که مکرر در رواق آید. (ناظم الاطباء).
-
دگماتیسم
لغتنامه دهخدا
دگماتیسم . [ دُ ] (فرانسوی ، اِ) فلسفه ٔ مبتنی بر یقین ، و آن مجموعه ٔ افکار کسانی است که معتقد به حل مسائل مابعدالطبیعه با روش علمی هستند. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
الهیة
لغتنامه دهخدا
الهیة. [ اِ لا هی ی َ ](ع ص نسبی ) مؤنث الهی یعنی خدایی . منسوب به خدا.- فلسفه ٔ الهیه . رجوع به فلسفه و حکمت و الهی شود.
-
انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی
لغتنامه دهخدا
انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی . [ اَ ج ُ م َ ن ِ ی ِ ف َ س َ ف َ / ف ِ وَ ع ُ م ِ اِ ] (اِخ ) انجمنی است وابسته به یونسکو که در تهران توسط عده ای از دانشمندان تأسیس شده و هدفهای آن از اینقرار است : الف : سعی در پیشرفت تحقیقات و تتبعات مربوط به فل...
-
اصحاب فلسفه
لغتنامه دهخدا
اصحاب فلسفه . [ اَ ب ِ ف َ س َ ف َ / ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیروان حکمت .فیلسوفان . فلاسفه . حکما. رجوع به همین کلمه ها شود.
-
لوغس
لغتنامه دهخدا
لوغس . [ غ ُ ] (معرب ، اِ) در یونانی به معنی عقل . در فلسفه ٔ افلاطون ، خدا که منبع مثل است . در فلسفه ٔ افلاطونیان جدید، یکی از مظاهر الوهیت . در فلسفه ٔ مسیحی ، کلمه ٔ خدا و شخص دوم تثلیث .
-
متفلسف
لغتنامه دهخدا
متفلسف . [ م ُ ت َ ف َ س ِ ] (ع ص ) مدعی فلسفه . فلسفی . که دعوی فیلسوفی کند. که فیلسوفی بخود بندد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || فلسفه دان . عالم به فلسفه . حکیم : کان مجلس یوحنا ابن ماسویة اعمر مجلس کنت اراه بمدینة السلام لمتطبّب او متکلم او متفل...
-
استوارت
لغتنامه دهخدا
استوارت . [ اِ ] (اِخ ) دوگالد. فیلسوف اسکاتلندی . مولد بسال 1753 م . در شهر ادمبورگ و وفات در 1828 م . پدر وی در دانشگاه ادمبورگ استاد ریاضی بود. این پسر هم در 19سالگی به دانش یاری پدر منتخب شدو بتدریج جانشین حقیقی او گشت . کتابهای بسیار در فلسفه و ...
-
نه طبیعی
لغتنامه دهخدا
نه طبیعی . [ ن َ طَ ] (ص مرکب )غیرطبیعی . مقابل طبیعی . (فرهنگ فارسی معین ) : هم به کیفیت و هم به کمیت برون آمدن وی نه طبیعی بود. (هدایةالمتعلمین ص 187،از فرهنگ فارسی معین ).
-
باآدر
لغتنامه دهخدا
باآدر. [ دِ ] (اِخ ) فرانسوا کساویه دُ.... یکی از حکمای آلمان . متولد بسال 1765 م . در مونیخ و در 1841 م . درگذشته است . در بدایت حال به تحصیل علوم طبیعی مشغول بود، سپس به رشته ٔ فلسفه و کلام یعنی تطبیق عقاید دینی با حکمت پرداخت و بعض آثار صوفیانه بج...
-
روح طبعی
لغتنامه دهخدا
روح طبعی . [ ح ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روح طبیعی . رجوع به روح طبیعی شود.
-
هانری
لغتنامه دهخدا
هانری . (اِخ ) ژزف . فیزیکدان مشهور و یکی از بزرگترین شخصیت های علمی امریکا که در پیشرفت و ترقی و علوم در ایالات متحده ٔ امریکا سهم بسزایی دارد. در سال 1797م . در آلبانی به دنیا آمد. اجدادش اسکاتلندی بودند. تحصیلات خود را در رشته های فیزیک ، شیمی ، ر...
-
پیوند طبیعی
لغتنامه دهخدا
پیوند طبیعی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ طَ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح نجوم ) اتصال طبیعی ، آن است که چون دو کوکب به دو برج باشند متفق به قوت چون بدان دو درجه رسند که اتفاق قدرت اندر آن است پیوند طبیعی میان ایشان افتد. (التفهیم بیرونی ص 480).