کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطیع شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ینگجه مطیع
لغتنامه دهخدا
ینگجه مطیع. [ ی ِ گ ِ ج َ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلوی بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 24هزارگزی شمال خاوری ارومیه ، با 221 تن سکنه . آب آن از نازلوچای و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
جستوجو در متن
-
قبول کردن
لغتنامه دهخدا
قبول کردن . [ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اجابت کردن . || راضی شدن . || پذیرفتن . || پسندیدن . || تسلیم شدن . || مطیع گردیدن . (ناظم الاطباء).
-
نرم گشتن
لغتنامه دهخدا
نرم گشتن . [ ن َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) نرم شدن .رام شدن . مطیع و منقاد شدن . رجوع به نرم شدن شود.- نرم گشتن سر ؛ رام شدن . به راه آمدن : تو شاهی و با شاه ایران بگوی مگر نرم گردد سر جنگ جوی . فردوسی .- نرم گشتن گردن ؛ رام شدن . مطیع شدن : همه گردن سرک...
-
نرم شدن
لغتنامه دهخدا
نرم شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دَمَث . نُعومة. (تاج المصادر بیهقی ). لیان . (از ترجمان القرآن ) (از منتهی الارب ). ملاینه . (از منتهی الارب ). لین . (ترجمان القرآن ). لدونت . تملس . (یادداشت مؤلف ). || صاف و صیقلی و هموار شدن . از خشونت و زبری ...
-
بنده شدن
لغتنامه دهخدا
بنده شدن . [ ب َ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مطیع شدن . رام شدن . اسیر شدن . گرفتار شدن : چو کاووس بگرفت گاه پدرمر اورا جهان بنده شد سربسر. فردوسی .هر که او بیدار گردد بنده ٔ ایشان شودزآن که چون مولای ایشان گشت خود مولی ̍ شود. ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ...
-
سر بر خط آوردن
لغتنامه دهخدا
سر بر خط آوردن . [ س َ ب َ خ َ وَ دَ ] (مص مرکب ) مطیع بودن . فرمانبردار شدن : سر بر خط آرد و پسر رابه درگاه عالی فرستد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 399).
-
سرگوش گرفتن
لغتنامه دهخدا
سرگوش گرفتن . [ س َ رِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) مطیع و منقاد شدن . (آنندراج ) (غیاث ) : شیران برهت جمله سرگوش گرفتندتا آهوی شیرافکن تو شیر کمین شد.موسی استرآبادی (از آنندراج ).
-
قهر کردن
لغتنامه دهخدا
قهر کردن . [ ق َک َ دَ ] (مص مرکب ) خشم کردن . || تغیر نمودن . (ناظم الاطباء). || در تداول فارسی ، قهر کردن با کسی یا از کسی ؛ از تکلم با او یا دیدار اوکراهت داشتن . ضد آشتی کردن . || غلبه کردن و ظفر یافتن . چیره شدن . || تعدی و ظلم و جور کردن . || م...
-
الذین
لغتنامه دهخدا
الذین . [ اَل ْ ل َ ن َ ] (ع اِ موصول ) آن مردان . آن جماعت مذکر. مردانی که . کسانی که . ج ِ اَلَّذی . رجوع به اَلَّذی شود. || (اِخ ) در تداول عامه سوره ٔمحمد را نیز گویند بمناسبت آغاز شدن آن به الذین .- الذین را از بر خواندن ؛ سخت تنبیه و سیاست و م...
-
روبراه
لغتنامه دهخدا
روبراه . [ ب ِ ] (ص مرکب ) عازم حرکت و سفر. (فرهنگ نظام ). رجوع به روبراه شدن و روبراه کردن شود. || آماده . (آنندراج ). آماده و مهیا و حاضر برای کار. || مرتب و منظم و آراسته . (ناظم الاطباء). || شخص مطیع امین مشغول به کار خود. (از فرهنگ نظام ). || بر...
-
راست گشتن
لغتنامه دهخدا
راست گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) مقابل کج شدن و خم شدن . استقامت یافتن . استواء پیدا کردن . مستقیم و راست شدن : بدو گفت زن دست بسته چراست چو پشت زمانه بدو گشت راست . فردوسی .چو دیدش بخدمت دو تا گشت و راست دگر روی برخاک مالید و خاست . سعدی (بوستان )...
-
مذعن
لغتنامه دهخدا
مذعن . [ م ُ ع ِ ] (ع ص ) معترف . مقر. خستو. (یادداشت م-ؤلف ). اقرارکننده به حق کسی .(از اقرب الموارد). گردن نهنده به حق کسی . (از متن اللغة). نعت فاعلی است از اذعان . رجوع به اذعان شود.- مذعن شدن ؛ مقر شدن . معترف گشتن . اقرار آوردن .|| منقاد. خاض...
-
رام شدن
لغتنامه دهخدا
رام شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فرمانبردار شدن . منقاد گشتن . مطیع و فرمانبر گشتن . بزیر امر و طاعت درآمدن . آرام شدن . تسلیم شدن . مقابل توسن و سرکش شدن . استفخاذ. ذل . قردحة. (منتهی الارب ) : دل من بگفتار او رام شدروانم بدین شاد و پدرام شد. فردوسی ...
-
رام گشتن
لغتنامه دهخدا
رام گشتن . [ گ َ ت َ] (مص مرکب ) رام شدن . ساکت شدن . نرم گردیدن . بی شراست شدن . مقابل سرکش شدن . مقابل حرون شدن : به بهزاد [ اسب سیاوش ] بنمای زین و لگام چو او رام گردد تو بردار گام . فردوسی .تو گویی رام گردد عشق سرکش که خاکستر شود سوزنده آتش . (وی...