کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطیطاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطیطاء
لغتنامه دهخدا
مطیطاء. [ م ُ طَ / م َ ] (ع مص ) خرامیدن و دست اندازان رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تبختر و خرامانی و دست اندازان رفتن . (ناظم الاطباء). مطیطی [ م ُ طَ طا ] . رفتن با تبختر و دست اندازان . (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
دست اندازان
لغتنامه دهخدا
دست اندازان . [ دَ اَ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال دست انداختن . در حال تکان دادن دست : تذأذؤ، تذریع، خزف ، ذأذاء، ذأذاءة، مُطَیطاء، مُطَیطی ̍؛ دست اندازان رفتن . (از منتهی الارب ). || خرامان و به ناز روان و نازکنان و رقص کنان . (لطایف ) : گرچه م...