کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مطح
لغتنامه دهخدا
مطح . [ م َ ] (ع مص ) به دست زدن . || گائیدن زن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط) (از ذیل اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مته
لغتنامه دهخدا
مته . [ م َ ت َ / م َت ْ ت َ /ت ِ ] (اِ) برماه و آن آلتی باشد که درودگران بدان چوب و تخته سوراخ کنند. (برهان ). برمه ٔ نجاران که بدان چوب و تخته سوراخ کنند و آن را ماهه نیز گویند. (انجمن آرا). برمه ٔ نجاران که ماهه نیز گویند. (رشیدی ). برماه و آن را ...
-
مته
لغتنامه دهخدا
مته . [ م َ ت َه ْ ] (ع اِ) راز نهانی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) اغوا. (ناظم الاطباء). غوایت . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
مته
لغتنامه دهخدا
مته . [ م َ ت َه ْ ] (ع مص )علاج کردن بطالت و غوایت . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). || گمراه شدن . (ناظم الاطباء).
-
مته
لغتنامه دهخدا
مته . [ م َت ْهَْ ] (ع مص ) آب به دلو کشیدن از چاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) اغوا. (ناظم الاطباء).
-
متح
لغتنامه دهخدا
متح . [ م َ ] (ع مص ) تیز دادن . || پلیدی انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آب کشیدن از چاه و جز آن . || به زمین زدن . || برکندن و بریدن . || زدن . || دم به زمین سپوختن ملخ تا بیضه نهد. || بلند شدن روز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) ...
-
جستوجو در متن
-
دست
لغتنامه دهخدا
دست . [ دَ] (اِ) از اعضای بدن . دوقسمت جدا از بدن که در دو طرف تن واقع و از شانه به پائین فروآویخته است و از چند قسمت مرکب است : بازو و ساعد و کف دست و انگشتان . به عربی ید گویند. (برهان ). مقابل پای و بدین معنی ترجمه ٔ «ید» بود و دستان جمع آن . (از ...