کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصولة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصولة
لغتنامه دهخدا
مصولة. [ م ِص ْ وَ ل َ ] (ع اِ) جاروب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جاروب خرمن . (مهذب الاسماء).
-
مصولة
لغتنامه دهخدا
مصولة. [ م ُ ص َوْ وَ ل َ ] (ع ص ) گندم برآورده ٔ پاکیزه . (منتهی الارب ). گندم برآورده ٔ پاک کرده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
جاروب
لغتنامه دهخدا
جاروب . (اِ مرکب ) (از: جا، مکان + روب ، مخفف روبنده ) چیزی است از گیاه که خانه روبند و آن را انواعی است . جارو. عسیل . محسرة.محوقة. مکسحة. مکسح . مِخَمّة. مسفرة. || مصولة. مِقَمّه . منعم . (منتهی الارب ) : و ازاین ناحیت گیلان جاروب و حصیر و مصلی نما...