کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصطفی لو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصطفی لو
لغتنامه دهخدا
مصطفی لو. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 54هزارگزی قیدار با 154 تن جمعیت . آب آن از قزل اوزن و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
مصطفی لو
لغتنامه دهخدا
مصطفی لو. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان خلخال واقع در 15هزارگزی شوسه ٔ خلخال میانه با 506 تن جمعیت . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
واژههای مشابه
-
علی مصطفی
لغتنامه دهخدا
علی مصطفی . [ ع َ م ُ طَ فا ] (اِخ )عجمی . وی در اصل ایرانی بود و به بازرگانی اشتغال داشت سپس به یمن منتقل شد و برای عباس مهدی هدایایی برد و دیوانی در بستان متوکل برای وی بساخت که دیوارهای آن را با چینی آراست . او نخستین کسی است که شیشه و چینی و توت ...
-
شیخ مصطفی
لغتنامه دهخدا
شیخ مصطفی . [ ش َ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور است و 184 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
مصطفی اول
لغتنامه دهخدا
مصطفی اول . [ م ُ طَ فا اَوْ وَ ] (اِخ ) سلطان عثمانی از سال 1026 تا 1027 هَ . ق . بار اول (به عنوان سلطان پانزدهم ) و از 1031 تا 1032 هَ . ق . (بار دوم به عنوان سلطان هفدهم ). (یادداشت مؤلف ).
-
مصطفی ثالث
لغتنامه دهخدا
مصطفی ثالث . [ م ُ طَ فا ل ِ ] (اِخ ) (سلطان ...) بیست وهفتمین سلطان عثمانی از 1171 تا 1187 هَ . ق . که با کریمخان زند معاصر بود. (یادداشت مؤلف ).
-
مصطفی ثانی
لغتنامه دهخدا
مصطفی ثانی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) (سلطان ...) بیست وسومین سلطان عثمانی از 1106 تا 1115 هَ . ق . وی معاصر شاه سلطان حسین صفوی بود. (از یادداشت مؤلف ).
-
مصطفی رابع
لغتنامه دهخدا
مصطفی رابع. [ م ُ طَ فا ب ِ ] (اِخ ) (سلطان ...) سی امین سلطان عثمانی از 1222 تا 1223هَ . ق . معاصر فتحعلی شاه قاجار. (یادداشت مؤلف ).
-
مصطفی عبدالرازق
لغتنامه دهخدا
مصطفی عبدالرازق . [ م ُ طَ فا ع َ دُرْ را زِ ] (اِخ ) ابن حسن بن احمد عبدالرازق (1302 - 1366 هَ . ق .). از محققان در فقه و ادب بود به وزارت اوقاف مصر و سپس به ریاست الازهر رسید. از محضر شیخ محمد عبده کسب علم کرد و پس از پایان تحصیلات در الازهر در پار...
-
مصطفی لطفی
لغتنامه دهخدا
مصطفی لطفی . [ م ُ طَ فا ل ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدحسن لطفی منفلوطی (1289 - 1343 هَ . ق .). در انشاء و ادب و شعر نبوغی داشت . در الازهر تحصیل علم کرد و به شیخ محمد عبده پیوست و هفت سال به زندان افتاد و به مقامات بلند رسید. آثار بسیاری از او برجاست ...
-
مصطفی آباد
لغتنامه دهخدا
مصطفی آباد. [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان لار بخش حومه ٔ شهرستان شهرکرد واقع در 12هزارگزی باختر شهرکرد با 447 تن جمعیت . آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
مصطفی بای
لغتنامه دهخدا
مصطفی بای . [م ُ طَ فا ] (اِخ ) یا مصطفی پاشا ابن محمودبن محمد رشید، مکنی به ابوالنخبة. امیر تونس . پس از مرگ برادرش حسین به سال 1251 هَ . ق . به فرمانروایی تونس رسید و به نیکوسرشتی حکومت راند تا در سال 1253 هَ . ق . درگذشت . تولد وی به سال 1201 بود....
-
مصطفی بیگی
لغتنامه دهخدا
مصطفی بیگی . [ م ُ طَفا ب َ ] (اِخ ) طایفه ای از ایلات کرد ایران که تقریباً 150 نفرند و در ذلان و چمن زار سکونت دارند و جزء طایفه ٔ قبادی هستند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 62).
-
مصطفی پاشاکمال
لغتنامه دهخدا
مصطفی پاشاکمال . [ م ُ طَ فا ک َ ] (اِخ ) رئیس حزب وطنی در مصر و مؤسس روزنامه ٔ اللواء. وی در سال 1874م . در قاهره به دنیا آمد و در دوران تحصیل مقدماتی استعداد و نبوغ شگفت انگیزی از خود نشان داد و بعد وارد دانشکده ٔ حقوق شد. پس از پایان تحصیلات عالی...