کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مصامة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مصامة
لغتنامه دهخدا
مصامة. [ م َ م َ ] (ع اِ) مصام . ایستادنگاه اسب . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به مصام شود.
-
واژههای همآوا
-
مسامت
لغتنامه دهخدا
مسامت . [ م َ م َ ] (ع اِ) مسامة. چوبی پهن و کلفت که در زیر قاعده ٔ در نصب کنند. || چوب جلو هودج . رجوع به مسامة شود.
-
مسامت
لغتنامه دهخدا
مسامت . [ م ُ م ِ] (ع ص ) نعت فاعلی از مسامتة. مقابل و موازی چیزی قرار گیرنده . روبرو و مقابل شونده . رجوع به مسامتة شود : هر گه خورشید مسامت جایگاهی شود و یا قریب مسامت و بدان جایگاه آب بود.. بخار شود... و هرگاه که خورشید از مسامت آن جایگاه دور شود....
-
مسامة
لغتنامه دهخدا
مسامة. [ م َ م َ ] (ع اِ) چوبی است پهنا غلیظ در زیر هر دو قاعده ٔ در. || چوب پیش هودج . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مصام
لغتنامه دهخدا
مصام . [ م َ ] (ع اِ) مصامة. ایستادنگاه اسب . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ): مصام الفرس ؛ ای مقامه .