کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشروطیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشروطیت
لغتنامه دهخدا
مشروطیت . [ م َ طی ی َ ] (مص جعلی ، اِمص ) ساختمان کلمه مانند دیگر مصدرهائی که پسوند «ئیت » دارد عربی می نماید و چنان به نظر می رسد که از «مشروطه » اِ مفعول + «ئیت » ساخته شده است ، ولی چنان نیست که این نظر از هر جهت مورد تأیید باشد. بعضی گمان کرده ...
-
واژههای مشابه
-
انقلاب مشروطیت ایران
لغتنامه دهخدا
انقلاب مشروطیت ایران . [ اِ ق ِ ب ِ م َ طی ی َ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به مشروطه و مشروطیت شود.
-
جستوجو در متن
-
طباطبائی
لغتنامه دهخدا
طباطبائی . [ طَ طَ ] (اِخ ) سیدمحمد. از پیشوایان مشروطیت ایران و از علمای صاحب فتوی بوده است . رجوع به محمد طباطبائی شود.
-
انقلابی
لغتنامه دهخدا
انقلابی . [ اِ ق ِ ] (ص نسبی ) منسوب به انقلاب . شورشی . || کسی که طرفدار انقلاب است . || (اِخ ) نام فرقه ای در اول مشروطیت . (یادداشت مؤلف ).
-
چراغ برقی
لغتنامه دهخدا
چراغ برقی . [ چ َ / چ ِ ب َ ] (اِخ ) شهرت «حیدر عمواوغلی » که نام وی در تاریخ مشروطیت ایران آمده است . رجوع به حیدر عمواوغلی شود.
-
عدل مظفر
لغتنامه دهخدا
عدل مظفر. [ ع َ ل ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) عدالت مظفرالدین شاه قاجار، و این دو کلمه ماده تاریخ مشروطیت ایران است بحساب جُمَّل مطابق 1324 هَ . ق . یعنی تاریخ افتتاح مجلس است ، و بر سر درمجلس این جمله را نوشته بودند که نشانه ٔ مشروطیت و نام اولین پادشا...
-
سردار اسعد
لغتنامه دهخدا
سردار اسعد. [ س َ رِ اَ ع َ ] (اِخ ) علی قلی خان پسر حسینقلیخان . یکی از سران آزادی خواه دردوره ٔ مشروطیت بوده است . رجوع به حسینقلیخان شود.
-
کریم
لغتنامه دهخدا
کریم . [ ک َ ] (اِخ ) حاج میرزا کریم امام جمعه نوه ٔ حاج میرزا جواد. از مجتهدان معروف تبریز در دوره ٔ قیام مشروطه خواهان است . رجوع به تاریخ مشروطیت ایران شود.
-
حجتین
لغتنامه دهخدا
حجتین . [ ح ُج ْ ج َ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ حجت . و حجتین یا حجتان لقبی بود که آزادیخواهان صدر مشروطیت به مرحوم سیدعبداﷲ بهبهانی و سیدمحمد طباطبائی میدادند. رجوع به آیتین شود.
-
سندین
لغتنامه دهخدا
سندین . [ س َ ن َ دَ ] (اِخ ) لقبی است برای سیدعبداﷲ بهبهانی و سیدمحمد طباطبائی ، دو تن از علمای اوان نهضت مشروطیت ایران . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سیدعبداﷲ بهبهانی و سیدمحمد طباطبائی شود.
-
ملک المتکلمین
لغتنامه دهخدا
ملک المتکلمین . [ م َ ل ِ کُل ْ م ُت َ ک َل ْ ل ِ ] (اِخ ) حاج میرزا نصراﷲ، پسر میرزامحسن بهشتی از وعاظ و ناطقان معروف دوره ٔ مشروطیت است . وی به سال 1277 هَ . ق . در اصفهان متولد شد. تحصیلات خود را نزد آخوند ملاصالح فریدنی انجام داد و در 22سالگی به ...
-
یزدی
لغتنامه دهخدا
یزدی . [ ی َ ] (اِخ ) شیخ حسن یزدی ، مردی عالم و دانشمند بود. به عراق مهاجرت کرد و از محضر علما استفاده نمود و چون مردی انقلابی بود در قیام مشروطیت شرکت کرد. چندین دوره نیز در مجلس شورای ملی عضویت یافت و در سال 1351 هَ . ق . (1311 هَ .ش .) وفات یافت ...
-
دیوسالار
لغتنامه دهخدا
دیوسالار. [ وْ ] (اِخ )علی سالار فاتح از ملاکان و متنفذان مازندران و از مردم کجور (فوت 1326 هَ .ش . / 1367 هَ .ق .). وی در انقلابات اوائل مشروطیت و در فتح قزوین و تهران دخالت داشت و از طرف ملیون در رجب 1327 هَ .ق . لقب سالار فاتح یافت . او مردی نویسن...