کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشتق
لغتنامه دهخدا
مشتق .[ م ُ ت َق ق ] (ع ص ) لفظی که از لفظ دیگر گرفته شده وفارسیان به تخفیف هم آرند. (از غیاث ) (آنندراج ). کلمه ٔ گرفته شده از کلمه ٔ دیگر. بیرون آمده و صادرگشته ومتفرع شده . (ناظم الاطباء). کلمه ای که از کلمه ٔ دیگر (کلمه ٔ اصلی ) گرفته شده ، مانند...
-
واژههای مشابه
-
اسم مشتق
لغتنامه دهخدا
اسم مشتق . [ اِ م ِ م ُ ت َق ق ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء مشتقه شود.
-
جستوجو در متن
-
آغریقی
لغتنامه دهخدا
آغریقی . (ص نسبی ) (مشتق از لاطینی ِ گْرِکوس ) اِغریقی . یونانی .
-
عذط
لغتنامه دهخدا
عذط. [ ع َ ] (ع اِمص ) اسم است عذیطة را یا مشتق نشود از آن فعل . (منتهی الارب ). رجوع به عذیطة شود.
-
گشسب
لغتنامه دهخدا
گشسب . [ گ َ ش َ ] (اِ) تفسیر اشراق باشد. (برهان ). || پرست که مشتق از پرستیدن است چه ایزد گشسب خداپرست را گویند . (برهان ).
-
هزار کردن
لغتنامه دهخدا
هزار کردن . [ هََ / هَِ ک َ دَ ](مص مرکب ) تألیف (تاج المصادر بیهقی )، که مشتق از الف به معنی هزار است . به هزار رسانیدن تعداد چیزی .
-
هاتو
لغتنامه دهخدا
هاتو. (ع فعل امر) فعل امر است مشتق از مهاتاة. ببخشید شما. بیاورید شما. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
یدور
لغتنامه دهخدا
یدور. [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح شیمیایی ) ترکیب دوتایی ید یا نمکهای مشتق از اسید یدئیدریک . (فرهنگ اصطلاحات علمی ).
-
ارسطلوخیا
لغتنامه دهخدا
ارسطلوخیا. [ اَ رِ طُ ] (معرب ، اِ) زراوند طویل است و این اسم مشتق از ارسطو است . (اختیارات بدیعی ). رجوع به زراوند و ارسطولوخیا شود.
-
پرمنگنات
لغتنامه دهخدا
پرمنگنات . [ پ ِ م َ گ َ ] (فرانسوی ، اِ) رسوب اَسید پرمنگانیک . و اسید پرمنگانیک از اسیدهای مشتق از مغنیسیا است .
-
بیقور
لغتنامه دهخدا
بیقور. (معرب ، اِ) چارپای خرد. مشتق از کلمه ٔ پیکوس لاتینی . (النقود العربیة ص 160).
-
تفنو
لغتنامه دهخدا
تفنو. [ ت َ ] (اِ) مشتق از تپ . تب . تفت . رجوع به تپ و تپ و تفت و فرهنگ ایران باستان ص 90 شود.
-
تزار
لغتنامه دهخدا
تزار. [ت ِ ] (اِخ ) تسار . کلمه ٔ روسی مشتق از سزار لاتینی . عنوان امپراتوران روسیه .