کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشبهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشبهه
لغتنامه دهخدا
مشبهه . [ م ُ ش َب ْب ِ هََ ] (اِخ ) جماعتی از متکلمین در تأویل آیات قرآنی و بیان صفات و ذات خداوندتعالی کلماتی استعمال کردند که از آن رایحه ٔ تشبیه و تجسیم استشمام شد و فرقه ٔ مزبور که مشبهه و مجسمه خوانده شدند مورد اعتراض عامه ٔ مسلمین و ارباب نظر...
-
واژههای مشابه
-
مشبهة
لغتنامه دهخدا
مشبهة. [ م ُ ش َب ْ ب َ هََ ] (ع ص ) مشبهه . کارهای مشکل . (آنندراج ): امور مشبهة؛ کارهای مشکل . (ناظم الاطباء). || در معانی بیان ، تشبه شده .- صفت مشبهه . رجوع به صفت شود.
-
صفت مشبهه
لغتنامه دهخدا
صفت مشبهه . [ ص ِ ف َ ت ِ م ُ ب ِ هََ/ م ُ ش َب ْ ب َ هََ / هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درعربی ، صفت مشبهه ٔ بفاعل . و آن صفتی است مشتق از فعل و آن را از آن جهت بدین نام خوانند که در افراد و تثنیه و جمع و تذکیر و تأنیث مانند اسم فاعل است و نیز مان...
-
جستوجو در متن
-
منهالیه
لغتنامه دهخدا
منهالیه . [ م ِ لی ی َ ] (اِخ ) از مشبهه ٔ شیعه . اصحاب منهال بن میمون . (خاندان نوبختی ص 265). یکی از فرق ده گانه ٔ مشبهه . (بیان الادیان ) (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
رعل
لغتنامه دهخدا
رعل . [ رَ ع َل ْ ل َ ] (ع حرف ) از حروف مشبهه ٔ بفعل به معنی لَعَل َّ و مگر و کاش و شاید. (ناظم الاطباء).
-
صفةالمشبهة
لغتنامه دهخدا
صفةالمشبهة. [ ص ِ ف َ تُل ْ م ُ ش َب ْ ب َ هََ / م ُ ب ِ هََ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به صفت مشبهه شود.
-
عملیة
لغتنامه دهخدا
عملیة. [ ع َ م َ لی ی َ ] (اِخ ) از فرق مشبهه ٔ شیعه بوده اند. رجوع به خاندان نوبختی ص 260 شود.
-
منهال
لغتنامه دهخدا
منهال . [ م ِ ] (اِخ ) ابن میمون عجلی . رئیس فرقه ای از مشبهه که به نام او به منهالیه مشهورند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
میزا
لغتنامه دهخدا
میزا. (نف ) صفت دائم از میزیدن . میزنده (صفت مشبهه ) مصدر میختن یا میزیدن . شاش کننده . (از یادداشت مؤلف ).
-
اننا
لغتنامه دهخدا
اننا. [ اِن ْ ن َ ] (ع ) مرکب از اِن ، یکی از حروف مشبهة بالفعل و نا، ضمیر متکلم معالغیر. بدرستیکه ما. همانا ما.
-
انه
لغتنامه دهخدا
انه . [ اِن ْ ن َ هو ] (ع حرف + ضمیر) (از: ان ، از حروف مشبهه + -ه َ، ضمیر مفرد مغایب مذکر) بدرستی که او. بتحقیق که او. (ناظم الاطباء).
-
صحراء
لغتنامه دهخدا
صحراء. [ ص َ ] (ع ص ) صفت مشبهه ٔ مؤنث اصحر. || خرماده ٔ سرخ و سپیدی آمیخته . یقال : حمار اصحر و اَتان ٌ صحراء. (منتهی الارب ).
-
شاکیة
لغتنامه دهخدا
شاکیة. [ شاک ْ کی ی َ ] (اِخ ) از فرق مشبهه ٔ شیعه . رجوع به خطط ج 2 ص 170 و خاندان نوبختی ص 258شود.